سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دانشمندان سؤال و با حکیمان گفتگو و بافقیران همنشینی کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 

حدیث معراج

قدرت خوش خلقی

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ[1]؛

پس به برکت رحمتى از جانب خداوند با آنها (امت خود) نرمخو شدى، و اگر بد خلق و سختدل بودى حتما از دورت پراکنده مى شدند.

پس، از آنها درگذر و برایشان آمرزش طلب و در کارها با آنان مشورت نما، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، که بى تردید خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.
Thu
s it is due to mercy from Allah that you deal with them gently, and had you been rough, hard hearted, they would certainly have dispersed from around you; pardon them therefore and ask pardon for them, and take counsel with them in the affair; so when you have decided, then place your trust in Allah; surely Allah loves those who trust

پی نوشت :
1.سوره : آل عمران آیه : 159






::: سه شنبه 93/7/8 ::: ساعت 9:19 صبح :::   توسط قاسم 
نظرات شما: نظر

سه الگوی تربیتی

پرسش: تربیت فرزندان به دست والدین به سه الگو تقسیم می‌شود: «سخت‌گیرانه»، «سهل‌گیرانه» و «مقتدرانه». بر اساس تحقیقات علمی، دو سبک سخت‌گیرانه و سهل‌گیرانه منبع ناسازگاری، بزهکاری، سلطه‌گری، پرخاشگری، بی‌هدفی، لجاجت، بی‌ثباتی فکری و عاطفی، انزوا و زود‌رنجی است. برخی والدین به سبک نادرست عادت کرده‌اند و اکنون دریافته‌اند که راهشان اشتباه بوده است.
الف) آیا به دلیل مشکلاتی که سبک تربیتشان برای فرزندانشان به بار آورده‌ است، ضمان ندارند؟
ب) والدینی که با ابزار کتک زدن و تنبیه، فرزندان خویش را تربیت کرده‌اند، چگونه می‌توانند گذشتة خود را جبران کنند؟
ج) اگر مشاور به والدینی بفهماند که شیوه‌شان اشتباه بوده است و آثار نامطلوبی در فرزندان و آیندة آنها دارد، اما والدین در رفع عادت نادرستشان نکوشند، به دلیل این آثار نامطلوب گناهکار نخواهند بود؟
د) برخی خانواده‌ها مردسالار یا زن‌سالار یا فرزندسالارند. آیا این موارد با الگوهای شرعی ما سازگار است؟
پاسخ:
الف) این اعمال ضمان شرعی ندارد؛ اما در برخی روایات آنها را در گناه فرزند شریک دانسته‌اند.
ب) کتک زدن اگر موجب سرخی یا سیاهی بدن فرزند شود، دیه دارد و دیة آن بر حسب مورد از 13.5 نخود طلا به بالاست و پدر می‌تواند با عذرخواهی و طلب رضایت از فرزندان بالغ نسبت به دیة کتک زدن‌های قبلی اقدام نمایند و پس از آن نیز با روش درست با آنها برخورد کنند.
ج) اگر والدین در حین تربیت مرتکب گناهی (مانند کتک زدن و نپرداختن نفقه و جلوگیری از صلة رحم) شوند، باید توبه کنند و اگر دیه‌ای بر عهده دارند، بپردازند.
د) خانواده باید با صفا و صمیمیت و احترام متقابل والدین و فرزندان اداره شود و مردسالاری و زن‌سالاری و فرزندسالاری، که در‌بر‌دارندة زورگویی و تحمیل نظرات نادرست شخصی است و در مواردی ریشه در مشکلات تربیتی و روانی آنها دارد، مورد تأیید اسلام نیست. بلی، در اسلام قیمومیت و سرپرستی، و به‌عبارت‌دیگر، مدیریت بر ‌اساس آموزه‌های دینی به مرد خانه واگذار شده است.[1]
.......
امام صادق (سلام الله علیه) : مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ فى اَهْلِ بَیْتِهِ زیدَ فى رِزْقِهِ؛
هر کس به شایستگى در حقّ خانواده اش نیکى کند، روزیش زیاد مى شود.[2]

پی نوشت :
1.سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، مشاوره زیر گنبد فیروزه ای(استفتائات فقهی در حوزه مشاوره و درمان درمانی)، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم(ره)، ص68.
2.دانش نامه قرآن و حدیث، ج 3، ص 450.






::: دوشنبه 93/7/7 ::: ساعت 4:29 عصر :::   توسط قاسم 
نظرات شما: نظر

یک شب هزار شب نمیشه

عروسی شاد حلال برپا کنیم. بله، یک شب هزار شب نمی شود، شب جشن و عروسی ما با برنامه های شاد خدا پسند امام زمان(عج) را به مهمانی مان دعوت کنیم.
1. مولودی خوانی افراد خوش صدا
2. غذاها و میوه ها و شیرینی های خوشمزه(بدون اسراف)
3. دعوت از لطیفه گوی حرفه‌ای
4. تواشیح
5. مسابقه‌های ابتکاری و بامزه
6. اجرای نمایش های طنز با افراد ماهر
7. مسابقه لطیفه و جوک گویی حلال
8. خاطره‌گویی مربوط به عروسی
9. موسیقی طبیعت مانند نغمه پرندگان، باران، امواج دریا و... ( موقع غذا، شروع مجلس)
10. دست زدن متعارف و غیرلهوی و متعارف
11. اتاق کودکان و برنامه های شاد کودکانه متنوع(کارتون، بازی، نقاشی، و...)
12. نغمه‌ها و آوازهای غیر مطرب و غیر لهوی
13. حرکت موزون و نمایشی غیرلهوی مانند کاتاهای ورزش های رزمی ، پانتومم، چوب بازی و...
14. فیلم کمدی
15. تقلید صدا با حفظ حرمت و رضایت افراد.
16. و هر شادی شرعی دیگر که گناه در آن نباشد. [1]

پی نوشت :
1.م.ح. قدیری، ماهنامه خانه خوبان، بهمن 1391، شماره 49، ص44






::: دوشنبه 93/7/7 ::: ساعت 4:25 عصر :::   توسط قاسم 
نظرات شما: نظر

عوامل هشت گانه کنترل غرائز

در رابطه با کنترل نیروها و غرائز انسان می توان هشت مهار که هرکس به نحوی به آن ها معتقد است را نام برد:

1. عقل: گفته‌اند اگر عقل جامعه قوی شود، اگر عقل فرد آبیاری شده و شخص بتواند حسن و قبح را از هم تمیز دهد، این عقل می تواند انسان را کنترل کند.
2. علم: افلاطون در بیان خصوصیات مدینه فاضله اش می گوید اگر انسان عالم به صفات رذیله و خوبی‌های فضایل انسانی را فهمید، همان علم می‌تواند او را کنترل کند.
3. وجدان اخلاقی:که قرآن شریف از آن به عنوان نفس لوامه یاد کرده و معمولاً علمای علم اخلاق و همچنین روانشناسان برای آن ارزش زیادی قائلند. قرآن هم برای آن ارزش فراوانی قائل بوده و می گوید اگر وجدان اخلاقی بیدار بوده و در انسان کشته نشود،می تواند انسان را کنترل کند. این سه نیرو، نیروهای درونی بود و از اینجا نیروهای بیرونی مطرح می شوند.
4. تربیت: اگر فردی تربیت صحیح انسانی داشته باشد، میتواند خود یا جامعه را کنترل کند. یعنی آن تربیت صحیح ، فرد و جامعه را می تواند کنترل کند.
5. قانون: که معمولاًدنیای دیروز و امروز بر اساس آن میچرخد و می گویند قانون میتواند این انسان را کنترل کرده تا افعال زشت از او سر نزند وبالاخره قانون میتواند مدینه فاضله تشکیل بدهد.
6. نظارت ملی: یعنی همان امر به معروف و نهی از منکری است که در اسلام مطرح است و این چنین گفته اند که اگر مردم نظارت بر یکدیگر داشته و گفتار و کردار یکدیگر را کنترل کنند، این نظارت ملی می تواند نیروی کنترل کننده ای برای انسان باشد.
7و8. ایمان: که بر دو قسم است. یک «ایمان مربوط به عقل» است، برهان و استدلال است که به این ایمان در فلسفه می گوئیم «علم». علم به وجود خدا، به نبوت ، معاد و امامت، این علم از راه برهان پیدا می شود. مثلا برهان صدیقین ملاصدرا ، وجود خدا را اثبات می کند. یا برهان نظم که آن از قرآن گرفته شده و اثبات وجود خدا می کند یا حرکت جوهری او که معاد جسمانی را اثبات می کند. گفته اند اگر ایمان علمی پیدا بشود، این نیرو می تواند نیروی کنترل کننده انسان باشد، برای اینکه اگر انسان علم به مبدا و معاد حاصل کرد، آن علم به مبدا و معاد او را گرفته و کنترل می کند.
قسم دوم که نیروی هشتم است، «ایمان عاطفی یا ایمان قلبی» و نه عقلی است. که ایمان قلبی را از نظر فلسفه، «معرفت» می گویند و معنایش این است که آن ایمانی که مربوط به عقل است، نمی تواند انسان را کنترل کند. آنکه می تواند، ایمانی است که رسوخ در دل کرده و دل باور کرده باشد. گاهی عقل باور می کند که خدا هست. این باور آیا می شود نیروی کنترل کننده باشد یا خیر؟ خیر، نمی تواند. گاهی عقل باور دارد که معاد هست اما گاهی دل باور دارد. این باور غیر از باور عقل است که قرآن شریف به این باور یقین می گوید.« اَللهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ ایماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبی » نه « تباشر به عقلی».
گفته اند آنکه می تواند نیروی کنترل کننده برای این حیوان دو پا بوده و او را آدم کند، فقط و فقط نیروی هشتم است یعنی ایمان قلبی و ایمان عاطفی . این ایمان از راه برهان از راه عمل پیدا می شود، این ایمان نیازمند ریاضت و ترک گناه است تا اجتناب از گناه ، درخت ایمان را در دل ریشه دار کند. نماز شب، نماز اول وقت، مخصوصاً اهمیت دادن به مستحبات و در میان مستحبات اهمیت دادن به خدمت به دیگران، از ریاضت های این ایمان است. این اعمال درخت ایمانی که در دل روئیده شده است را آبیاری کرده و ریشه آن را در دل رسوخ داده و می دواند.[1]

پی نوشت :
1.عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان،حسین مظاهری ناشر:مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر






::: دوشنبه 93/7/7 ::: ساعت 4:10 عصر :::   توسط قاسم 
نظرات شما: نظر

با سلام به تمام دوستانم 

نماز دهه اول ذیحجه را فراموش نکنید

دو رکعت به نیة شب های ذیحجه (بعد نماز مغرب) بعد حمد وسوره 

وواعدنا موسی ثلاثین لیله که در مفاتیح آمده خوانده شود.

التماس دعا





  • کلمات کلیدی : وواعدنا-موسی-ذیحجة

  • ::: یکشنبه 93/7/6 ::: ساعت 9:33 صبح :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر
    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    داغ کن - کلوب دات کام