تصوف و نقش فرقههای ساختگی در جنگ نرم |
1. ضرورت بازشناسی نقش فرقهها در پازل نرم استکبار بر علیه ریشههای وحدت ملی ایرانیان!تحرکات ویژه و برنامه ریزی شده فرقه های رنگارنگ در سالهای اخیر ـ که همزمان با نا امیدی دشمن در غلبه به ایران در صحنه های نظامی و دل بستن به فعالیت های جنگ نرم است ـ از پایگاه جامعهشناختی نیاز به تحلیلی نو دارد. تحلیلی که دلسوزان نظام مبارک جمهوری اسلامی بر مبنای آن میتوانند خاستگاه و ریشه های وحدت ملی ایرانیان را بیش از گذشته تقویت نمایند. در حمله همه جانبه تمدن استکباری مدرنیته عقاید انحرافی دراویش و فرقه های نو ظهور دستمایه ای برای استکبار در ظرفیت سازی درونی بر علیه انقلاب میباشد. مبتنی بر این نقش جدیدِ واگذار شده به فرقهها از سوی استکبار نیازمند ارائه تحلیلی نو از نقش فرقهها در جنگ نرم میباشیم؛ نقشی که با بازیگری فرقهها در مبارزه با ریشههای وحدت ملی در گذشته اندکی متفاوت است و از آن به نقش مدرن دراویش تعبیر مینماییم. به دیگر بیان تحلیل منطقی پدیده فرقهگرایی و شرایط جدیدِ رویش آن، راه را برای ایجاد مصونیت مردمی در مقابل این پدیده باز میکند. بدون تردید نمیتوان یک پدیده فرهنگی، سیاسی ویا اقتصادی را بدون توجه به عوامل وشرایط رشد آن بررسی نمود. بررسی شرایط بیرونی و اجزای درونی یک پدیده عوامل رشد یا انحطاط آن پدیده را تعریف می نمایند. معنای مصداقی این مطلب آن است که مسئولین محترم فرهنگی باید با این جریان به وسیله یک «بازشناسی تئوریک» برخورد کنند. بازشناسی این جریان وتشخیص قطعاتِ دیگرِ پازلی که تصوف قطعه ای از آن است به طراحی یک برنامه نظام مند منجر خواهد شد؛ که سر انجام آن کمک به بالندگی بیش از گذشته جریان انقلاب اسلامی - از پایگاه مبارزه با فرقهگرایی- و به تبع در کل جهان است.2. مقدمات مفهومی بازشناسی نقش فرقهگرایی در جهان معاصر1/2. عدم توجه به ابعاد معنوی انسان اصلیترین نتیجه فضای پرورشی تمدن مدرن (مقدمه اول)به عنوان اولین مقدمه باید توجه داشت که امروز همه کشور های دنیا بر اساس یک الگوی یک پارچه به مدیریت سازمان ملل متحد در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اداره میشوند. الگوهای پیشنهادی سازمان ملل در عرصه های مختلف منجر به ایجاد فضای پرورشی خاصی شده است که همه استعدادهای انسانی در این فضای پرورشی به سوی لذات مادی سازماندهی میشود. در تعاریف سازمان ملل برای جهان آینده ای مادی تعریف می شود. در این تعریف که شامل همه وجوه زندگی بشر است ابعاد معنوی انسان نادیده پنداشته شده است. در تمدن استکباری مدرنیته ـ که سازمان ملل برای گسترش آرمانهای آن برنامهریزی مینماید ـ یک فضای متلَوِّن و متنوع به بشریت پیشنهاد میشود که نتیجه آن توسعه پوچی و نهادینه شدن عدم آرامش در بشر میباشد. انسانهای پرورش یافته در تمدن مدرن همواره در قلب و ذهن خود تعلقاتی دارند که آنها را به سوی تضاد بیشتر رهنمون می گردد. رشد انواع فرقهها در کشورهای باصطلاح پیشرفته!! به این منشأ بر میگردد. دنیائی مادی با لذتگرایی مادی برای انسانی با ابعاد معنوی ؛ نتیجه مدرنیته است. ولی آیا انسان مدرن ابعاد معنوی خود را فراموش میکند؟ آیا می توان با نگاه مادی پاسخی به نیازهای الهی انسان مدرن داد؟ البته مدرنیته با توسعه روانپزشکی به دنبال تحلیل جنبه معنوی بشر است!!؟ ولی مفاهیم مطرح در روانشناسی قدرت تحلیلِ ابعاد معنوی بشر را ندارد.2/2. توجه توأم به ابعاد الهی و مادی انسان ؛ ویژگی اصلی انقلاب اسلامی ایران (مقدمه دوم)در چنین دنیایی با پیروزی انقلاب اسلامی به دست "یگانهی فقهای عصر غیبت ؛ امام خمینی عظیمالشأن" ـ با طرح شعار عدالت در سایه معنویت ـ باب هدایتی برای پاسخگوئی به نیازهای الهی بشریت باز شد. تمدن لذت محور مدرنیته و سازمان مدیریت جهانیاش ناگهان در حوزه مدیریت خود گرایشی غیر قابل کنترل نسبت به این انقلاب الهی احساس نمودند. که منشأ آن نیازهای بی پاسخ معنوی بشر بود. البته همواره این گرایش فطری به انقلاب مورد انکار رسانهها و شخصیتهای غرب واقع شده است.3. مبارزه با انقلاب اسلامی اولویت اصلی تمدن استکباری مدرنیتهبا این انقلاب که نقطه اثرش قلوب مردمان تشنه معنویت است چه باید کرد؟؟ از اولی که این سوال در مراکز علمی و تصمیم گیری دنیای استکبار مطرح شد جواب های گوناگونی به آن داده شد. شاید اولین جواب این بود که اگر به این انقلاب میدان داده شود؛ چون اداره یک حکومت نیاز به هماهنگی های جهانی و مشورت های علمی دارد ، به تدریج این حکومت در اثر این مشورتهای علمی در تمدن مدرن منحل خواهد شد. مدتی این ایده در سطح دنیای استکبار مطرح شد. بعد از موفقیتهای اولیه انقلاب، تئوریهای دیگری مانند حمله نظامی و حذف فیزیکی رهبران انقلاب برای کنترل جریان انقلاب مطرح شد. که در نهایت به بالندگی شعارهای انقلاب در جهان منجر شد. با شکست تئوری برخورد فیزیکی با انقلاب تئوری فشارهای اقتصادی هم مورد اهتمام قرار گرفت که این نیز به شکست انقلاب اسلامی منجر نشد!! تلاش برای انزوای جهانی ایران ؛ محروم نمودن ایران از تئوری های علمی جدید، سازماندهی مخالفان داخلی و لجستیک سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایشان و صد ها طرح و نقشه شوم استکبار به جای اینکه به انزوای ایران اسلامی بیانجامد در سالهای اخیر منجر به طرح امیدوارانه شعارهای انقلاب انجامیده است. و ایران را بیش از گذشته در سطح جهانی به الگوی مقاومت جهانی در مقابل استکبار تبدیل کرده است. 4. تضعیف مسئولیت پذیری اسلامی بر مبنای عرفانهای انزواگرا، بخشی از رویکرد جدید استکبار برای مقابله با انقلاباز جمله رویکردهائی که در 30 سال گذشته در برخورد با انقلاب اسلامی مطرح بوده است و در سالهای گذشته هم مورد توجه بوده است ولی امروز همت بیشتری نسبت به آن معطوف می شود بحث گسترش نوعی خاص از معنویت است؛ که با اتکای به آن "معنویت مبارز در عرصه جهانی" از درون به حاشیه رانده شود.امروز این رویکرد نرم بیش از گذشته مورد توجه قرار میگیرد و ظهور و تقویت عرفانهای نوظهور ، تلاش برای گسترش مسیحیت و سایر ادیان ، فرق و مذاهب در ایران همگی به دنبال تضعیف روحیه مسئولیت پذیری اسلامی در جهان اسلام هستند. آری اگر این روحیه مورد تضعیف قرار گیرد راه برای دخالتهای گسترده استکبار در درون کشور باز میشود.بدون تردید تعالیم مطرح در تصوف و سایر فرق حتی اگر ادعای تشیع کنند برای استکبار خطری در خور توجه محسوب نمی شوند. زیرا دینی که آنها ترویج میکنند به نحوی انسانها را به عدم دخالت در سرنوشت اجتماعی سوق می دهد و همین موضوع (عدم دخالت در سرنوشت جامعه) غرب مدعی سرپرستی جامعه را بیرقیب میکند.با توجه به این موضوع ، بدون تردید تقویت فرقهها متناسب با فرهنگ ویژه جهان اسلام و ایران اسلامی یک راهبرد اساسی برای غرب محسوب میشود و در ایران هم تصوف به ویژه گرایش گنابادی که هماهنگی ظاهری بیشتری با تشیع دارد، مورد حمایت قرار می گیرد. دراویش چه بدانند چه ندانند؛ چه بخواهند و چه نخواهند قطعه ای از پازل دشمن برای کنترل جریان بیداری اسلامی در جهان هستند. آنچه در این نوشتار ما به دنبال آن هستیم نگاه به تصوف و فرق از این زاویه است.
نظرات شما: نظر
هنوز اعتقاد به مرگ و برزخ و حساب و کتاب روز قیامت برای ما جا نیفتاده است. هنوز باورمان نشده است که بهشت و جهنمی وجود دارد و هم چنان در غفلت در زرق و برق دنیا هستیم و این باعث شده است که گناه کنیم و از یاد خدا دور باشیم.ــ مردم گمراه روز حساب را فراموش کرده اند. آنها به زبان می گویند که اعتقاد داریم اما برایشان جا نیفتاده که قیامت چیست ؛ در نتیجه به دنبال دلم میخواهدهای نفس خویش هستند. غفلت از معاد و قیامت باعث تمام گناهان شده است. متاسفانه مردم غافل، دنبال هوای نفس و لذتهای دنیوی و خوشم می ایدهای پوچ خود هستند. این باعث فراموشی انسان از قیامت شده است. بیاییم بیدار شویم ؛ دنبال هوای نفس نرویم. اگر امروز عده ایی هوا پرستی می کنند روز قیامت را فراموش کردهاند و قیامت را اصلا باور ندارند.ــ به جوانان عزیز اکیداً سفارش میکنم مراقب اصول عقاید دینتان باشید مراقب باشید سالم بماند عقاید را خراب نکنید اگر عقاید مان را مخدوش کردیم دیگر راهمان نمیدهند در مجالس و مباحث عقایدی شرکت کنید کتب عقاید را مطالعه کنید.ــ علی و آل علی از روز قیامت وحشت دارند ؛ چرا ما که مدعی شیعه بودنش هستیم اینهمه در غفلت به سر میبریم؟ به قیامت اعتقاد داشته باشید ؛ آنهایی که گمراه شدند به قیامت و معاد اعتقاد نداشتند. ــ ای مردم! بترسید از زلزله روز قیامت که خود خدا آن را بزرگ شمرده است. روز قیامت زلزلهای تمام عالم را خواهد گرفت. شما امروز از یک زلزله کوچک که در شهرها میآیند میترسید چنان وحشت دارید که شب را تا صبح بیرون منزل میخوابید ؛ اما روز قیامت تمام زمین میلرزد ترس آن به حدی است که اگز یک زن شیر ده که دارد فرزندش را شیر می دهد در آن روز از ترس و عظمت آن زلزله بچه شیر خوارش را رها میکند که نشان از عظمت آن زلزله است که بدین صورت تعبیر شده است.ــ انسان متقی در روز قیامت، نامهاش را روی دستش میگیرد به اهل محشر می گوید بیایید ببینید اعمال مرا هیچ نقطه سیاهی در نامه ام نیست مطمئن باشید اگر خدا ارحم الرحمین است همین طور عقاب و عذابش نیز شدید است بیدار شویم که بیدار شودن اولین قدم حرکت به سوی خدا است ما در خواب غفلت هستیم باید بیدار شویم خود را بشناسیم مبدا و معاد را بشناسیم از کجا آمدهایم؟ به کجا میرویم؟ برای چه آمدهایم؟ در چه مسیر پر خطری زندگی میکنیم؟ این مسیر خیلی خطرناک است ؛ گردنههای خطرناکی دارد تا بمیریم ؛ راههای دشواری را باید طی کنیم. وقتی بیدار شدیم و دیدیم در اطرافمان چه میگذرد شاید 70 یا 80 سال گذشته باشد و ما همچنان خواب باشیم. دم مردن و مرگ بیدار میشویم که خیلی دیر است. کاری نکنید در دنیا که با هوسرانی آن خواب بروید. چنین انسانی چه میداند چه حوادث هولناکی در انتظارش است؟ یک وقت از خواب بیدار میشویم میبینیم دیگر آن صحنههای زیبا و لذیذ در خواب هیچ نیست و مرگ به استقبالش آمده است.بشر تا از خواب بیدار نشود به دین عمل نمیکند. وظیفه اصلی پیامبران هم بیدار کردن بشر است آنها برای تذکر و یادآوری آمده اند تا ما از خواب غفلت بیدار شویم تا مربی نباشد روح غفلت زده ما بیدار نمیشود مذکر می خواهیم تا داد بزند سرمان و ما را بیدار کند در زمان کنونی ما مجالست با بندگان صالح خدا باعث بیداری ما می شود ما نیازمند به مجالست با آنها هستیم هر وقت درعبادت سستی پیدا کردی و حال خوشی نداشتی فورا نزد بندگان صالح خدا برو رفتارشان را ببین به گفتارشان و مواعظ آنها عمل کن حداقل هر هفته به دیدارشان بروید تا نشاط معنوی پیدا کنید آنها اطبا روح هستند که بسیار کمیاب نیز هستند دنبال طبیب روح باشید بزرگان و بیدار دلان کم هستند بیاد دنبال گشت و جوینده یابنده خواهد شد.ــ این جور آسوده در دنیا زندگی نکنید ؛ بترسید از روز قیامت که بسیار نزدیک و هولناک است. پشت این دنیا دنیایی دیگری است انسان عاقل به هوش است رمز خلقت را می فهمد با بطالت و غفلت زندگی نکنید از آفرینش نعمتهای خدا درس بگیرید به آیات الهی بیندیشید پرده هارا کنار بزنید و پشت آن را ببینید و تسلیم امر خدا باشید نه امر نفس سرکشتان. بترسید و گریه کنید از لحظهای که نکیر و منکر در قبر به سراغتان خواهند آمد.ــ تا انسان نباشیم تا انسان نرویم ائمه ما را شفاعت نخواهند کرد. آنها سگ و خوک را که شفاعت نمیکنند ؛ باید انسان باشیم این همه بی پروا زندگی نکنیم دین داری دشوار است اما نتیجه خوبی در دنیا و آخرت دارد کافر محدودیت ندارد آزاد است اما ما مسلمانیم محدودیت داریم آزاد نیستیم حرفمان محدود چشممان محدود نگاههمان محدود رفتارمان محدود است حال که محدود شد در مقابل از عذاب خدا در امان هستیم چون اطاعت امر خدا را نمودیم مصون خواهیم ماند اما فرد کافر چنین نیست بی پروا است آزاد است اما دیگر در امان نیست امید د ردنیا و اخرت با عزت و آبرو باشیم.
نظرات شما: نظر
حضرت علی وفاطمه(علیهما السلام)یک جان دردوپیکرند علی(ع)منادی ولایت فاطمی وفاطمه(س)حامی ولایت علوی است واین دوشهیدوفدایی ولایت الهی ونبوی اند
شهادت حضرت زهرا(س)به ساحت مقدس امام زمان ومقام معظم ولایت وشما شیعیان تسلیت می گویم التماس دعا مارا از دعای خیر فرامش نکنید
نظرات شما: نظر
مقام مادر درآیات قرآن |
نوع دستورهایى که اسلام به زن و مرد مىدهد، در عین حال که یک راه مشترکى براى هر دو قائل است ولى راه مخصوص را هم از نظر دور نمىدارد، وقتى احترام به پدر و مادر را بازگو مىکند، براى گرامى داشت مقام زن، نام مادر را جداگانه و بالاستقلال طرح مىکند. قرآن کریم مىفرماید: (اِمّا یَبلُغَنّ عِندک الکِبَر احَدُهُما او کِلاهما فلا تَقُل لهما اُفٍ و لا تَنهَرهُما و قُل لَهُما قولاٌ کریماٌ) (1) پینوشت 1- اسراء، 23.
|
نظرات شما: نظر
|
||||
|
نظرات شما: نظر