سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به فرزند خود حسن ( ع ) فرمود : ] پسرکم چهار چیز از من بیاد دار ، و چهار دیگر به خاطر سپار که چند که بدان کار کنى از کرده خود زیان نبرى : گرانمایه‏ترین بى‏نیازى خرد است ، و بزرگترین درویشى بیخردى است و ترسناکترین تنهایى خودپسندى است و گرامیترین حسب خوى نیکوست . پسرکم از دوستى نادان بپرهیز ، چه او خواهد که تو را سود رساند لیکن دچار زیانت گرداند ، و از دوستى بخیل بپرهیز ، چه او آنچه را سخت بدان نیازمندى از تو دریغ دارد ، و از دوستى تبهکار بپرهیز که به اندک بهایت بفروشد ، و از دوستى دروغگو بپرهیز که او سراب را ماند ، دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور نمایاند . [نهج البلاغه]
 

 

 

حدیث معراج

   زهد
   روزی دیوجانس ـ یکی از انسان های زاهد روزگار ـ از اسکندر پرسید: در حال حاضر بزرگ ترین آرزویت چیست؟ اسکندر جواب داد: بر یونان تسلط یابم. دیوجانس پرسید: پس از آنکه یونان را فتح کردی چه؟ اسکندر پاسخ داد: آسیای صغیر را تسخیر کنم. دیوجانس باز پرسید: و پس از آنکه آسیای صغیر را هم مسخر گشتی؟ اسکندر پاسخ داد: دنیا را فتح کنم. دیوجانس پرسید: و بعد از آن؟ اسکندر پاسخ داد: به استراحت بپردازم و از زندگی لذت ببرم. دیوجانس گفت: چرا هم اکنون بی تحمل رنج و مشقت، به استراحت نمی پردازی و از زندگی ات لذت نمی بری؟
 
 
تهذیب نفس
  سقراط را پرسیدند: حکمت چه وقت در تو مؤثر افتاد؟ گفت: آن گاه که نفس خویش را کوچک شمردم
 دوستی
بزرگی را پرسیدند: چگونه به این مرتبه از سروری رسیدی؟ گفت: با هیچ کس دشمنی نکردم، مگر آنکه میان خود و او، جایی برای آشتی باقی گذاشتم.
  
بر امور گذرا دل مبند
پادشاهی، حکیمان را فرا خواند و گفت: مرا چیزی بیاموزید که اگر بسیار غمگین باشم، در آن نگاه کنم و غم دل از بین برود و اگر بسیار شاد باشم، در آن نگاه کنم و فریفته روزگار نگردم. حکیمان مدتی مشورت کردند و سرانجام، نگینی بر انگشتری او ساختند که روی آن نوشته شده بود: این نیز بگذرد  
عفو وگذشت

از افلاطون پرسیدند: انسان چگونه می تواند از دشمنش انتقام بگیرد؟ گفت: با بخشش و کرم  . قناعت
   حکیمی را گفتند: چیزی برتر از طلا دیده ای؟ گفت: بله! قناعت

  
استهزا
به بزرگی گفتند: فلانی، بر تو می خندد. او گفت: اِنَّ الّذینَ اَجْرَموا کانوا مِنَ الّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ؛ همانا بدکاران بر اهل ایمان می خندند (المطففّین: 29)
 
. محبت
  از کنفوسیوس پرسیدند: آیا با یک کلمه می توان تمام زندگی را روشن و پاک نگه داشت؟ گفت: بله. پرسیدند: آن کدام کلمه است؟ گفت: آن کلمه، عبارت است از (محبت)





  • کلمات کلیدی : زهد، نفس، محبت، استهزا، قناعت

  • ::: سه شنبه 91/10/5 ::: ساعت 3:27 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

    اعتراف به نادانی
       گویند: از عالمی مسئله ای پرسیدند، گفت: نمی دانم. سؤال کننده گفت: شرم نمی کنی که به جهل و نادانی خود اعتراف می کنی. گفت: چرا شرم کنم از گفتن کلمه ای که فرشتگان به آن سخن گفتند و هنگامی که خداوند درباره «اسماء» از آنها پرسید، گفتند: سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا الاّ ما عَلَّمْتَنا؛ خدایا ما چیزی نمی دانیم، جز آنچه تو به ما آموختی.





  • کلمات کلیدی : جهل، نادانی، شرم، اعتراف

  • ::: سه شنبه 91/10/5 ::: ساعت 3:21 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

    امام على علیه السلام :
    شیطان با انسان همراه است
    و معصیت را در نظرش مى آراید تا مرتکب آن شود،
    و او را به توبه کردن امیدوار مى سازد تا آن را به تأخیر اندازد






  • کلمات کلیدی : شیطان، توبه، معصیت

  • ::: سه شنبه 91/10/5 ::: ساعت 3:12 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

    من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم
    بنده شدن بخاطر اجبارها بس است !

    خیلی گناه می کنم و توبه می کنم
    دیگر بس است،اینهمه تکرارها بس است

    این بار را بخر که دگر راحتم کنی...
    بیهوده رفتن سر بازارها بس است

    ما را بهشت هم نبر ، اما قبول کن
    لبخند تو برای گنه کارها بس است!





  • کلمات کلیدی : بهشت، جهنم، لبخند

  • ::: سه شنبه 91/10/5 ::: ساعت 3:10 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

     

     

    راههاى سه گانه: احتیاط، اجتهاد، تقلید

    س 1: آیا تقلید، صرفا یک مسأله عقلى است یا ادله شرعى نیز دارد؟
    ج: تقلید، ادله شرعى دارد و عقل نیز حکم مى‏کند که شخص نا آگاه به احکام دین باید به مجتهد جامع الشرایط مراجعه کند.

    س 2: به نظر شریف حضرتعالى، عمل به احتیاط بهتر است یا تقلید؟
    ج: چون عمل به احتیاط مستلزم شناسائى موارد و چگونگى احتیاط و صرف وقت بیشتر است، بهتر آن است که مکلّف در احکام دین از مجتهد جامع‏الشرائط تقلید کند.

    س 3: قلمرو احتیاط در احکام دین در بین فتاواى فقها چه اندازه است؟ آیا رعایت آراى فقیهان گذشته نیز لازم است؟
    ج: مراد از احتیاط در موارد آن، رعایت همه احتمالات فقهى است؛ به طورى که مکلّف مطمئن شود که به وظیفه خود عمل کرده است.

    س 4: دخترم بزودى به سن تکلیف مى‏رسد و باید براى خود مرجع تقلیدى انتخاب کند، اما درک مسأله تقلید براى او دشوار است، وظیفه ما نسبت به او چیست؟
    ج: اگر وى به تنهائى نمى‏تواند وظیفه شرعى خود را دراین باره تشخیص دهد، وظیفه شما ارشاد و راهنمائى اوست.

    س 5: نزد فقها معروف است که تشخیص موضوعات احکام به عهده خود مکلّف است و وظیفه مجتهد تشخیص حکم است، ولى در عین حال مجتهدین در بسیارى موارد، در تشخیص موضوعات احکام نیز اظهار نظر مى‏کنند، آیا متابعت از نظر مجتهد در موضوع نیز واجب است؟
    ج: تشخیص موضوع، موکول به نظر خود مکلّف است و متابعت از مجتهد در تشخیص موضوع واجب نیست، مگر آنکه به آن تشخیص اطمینان پیدا کند و یا موضوع از موضوعاتى باشد که تشخیص آن نیاز به استنباط دارد.

    س 6: آیا کسى که در آموختن احکام دینىِ مورد نیاز خود کوتاهى مى‏کند، گناهکار است؟
    ج: اگر نیاموختن احکام به ترک واجب یا ارتکاب حرام بیانجامد، گناهکار است.

    س 7: گاهى از افراد کم اطلاع از مسائل دینى درباره مرجع تقلید شان پرسش مى‏شود، مى‏گویند نمى‏دانیم، یا اظهار مى‏دارند که از فلان مجتهد تقلید مى‏کنیم، ولى عملا التزامى به خواندن رساله آن مجتهد و عمل به فتاواى او ندارند، اعمال این گونه افراد چه حکمى دارد؟
    ج: اگر اعمال آنان موافق احتیاط یا مطابق با واقع یا با نظر مجتهدى باشد که وظیفه دارند از او تقلید کنند، محکوم به صحت است.

    س 8: با توجه به اینکه در مسائلى که مجتهد اعلم قائل به وجوب احتیاط است، مى‏توانیم به مجتهد اعلم بعد از وى مراجعه کنیم، اگر اعلم بعد از او نیز قائل به وجوب احتیاط در مسأله باشد، آیا رجوع به اعلم بعد از او جایز است؟ و اگر فتواى مجتهد سوم هم همانگونه بود، آیا مى‏توان به اعلم بعد از آنان مراجعه کرد؟ و همینطور...، لطفاً این مسأله را توضیح دهید.
    ج: در مسائلى که مجتهد اعلم فتوا ندارد، رجوع به مجتهدى که در آن مسأله احتیاط نکرده است و فتواى صریح دارد، با رعایت ترتیب الاعلم فالاعلم، اشکال ندارد.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: دوشنبه 91/10/4 ::: ساعت 4:6 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >
    داغ کن - کلوب دات کام