نامه امام عسگرى به ابن بابویه
«بِاسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ، وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» اینها همه درس است. کارى را بدون «بِاسْمِ اللَّهِ» شروع کنیم، بدون «الْحَمْدُ لِلَّهِ» ناقص است، «وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» (اعراف/ 128) آیه قرآن است، یعنى هرچه توطئه ابرقدرتها می خواهند بکنند، بکنند. «وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» اگر همین کلمه را جوانهاى ما یاد بگیرند، آقا اروپایى ها مى خواهند چه کنند، آمریکایى ها مى خواهند چه کنند، هر کارى مى خواهند بکنند، «وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» همین دو کلمه، آیه قرآن هم هست، آیه دو کلمه اى. یک آیه دیگر داریم «وَالْعَاقِبَهُ لِلتَّقْوَى» (طه/ 132) یعنى هر کارى مى خواهند بکنند بکنند، بالاخره پیغمبر تنهایى پیروز شد، مشرکین نابود شدند. موسى ها ماندند، فرعونها غرق شدند. موسى ها ماندند، قارونها به گِل فرود رفتند. اینکه حالا طراحى کردند، چه کردند، چه نکردند، نترسید، من اینها را گفتن اجازه بدهید، نمىدانم در تلویزیون گفتم یا در سخنرانىها، چند تا نمونه برایتان بگویم. شاه گفت: احدى عکس امام خمینى را چاپ نکند، هیچ مرجعى در تاریخ به اندازه امام خمینى عکسش چاپ نشد. به خواست شاه نیست. شاه نماینده نود تا کشور که حامى او بودند. 2- همه برادران یوسف، یوسف را در چاه انداختند که یوسفى نباشد، یوسف عزیز شد و همه برادرها شرمنده شدند. 3-
آیت الله حائرى مؤسس حوزه علمیه قم که از دنیا رفت ختمى گرفتند، پاسبانهاى زمان شاه آمدند آب ریختند در سماور زغالى ها گفتند احدى فاتحه نخواند، هیچ آیت اللهى را سر قبرش به اندازه آیت الله حائرى، مسجد بالاى سر حضرت معصومه قم، هیچ کس را به اندازه او بالاى سرش فاتحه نخواندند. زلیخا همه درها را بست که عشقش به یوسف را هیچ کس نفهمد، هیچ قصهاى به اندازه عشق زلیخا لو نرفت. والا به در بستن نیست. به در چاه انداختن نیست. بگذار اروپا و آمریکا هم جمع شوند براى ما تصمیم بگیرند. در تاریخ همیشه باطلها برنامه ریختند و بالاخره پیروزى با حق بوده. «وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ». یادمان نرود هر وقت فکر مى کنى چى شد، چى شد، یادت باشد «وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ».
نظرات شما: نظر
پرسش:
گناهان کبیره چیست؟ و چه تفاوتی با گناهان صغیره دارد؟ و چه گناهانی جزو گناهان کبیره محسوب می شود؟
پاسخ:
در این که مراد از گناهان کبیره چیست؟ معنای گناهان کبیره و صغیره روشن است، گناهان کبیره یعنی گناهان بزرگ، و گناهان صغیره یعنی گناهان کوچک، با توجه به معنای لغوی کبیره و صغیره، تردیدی نیست جمیع گناهان از این جهت که معصیت خدای متعال بزرگ و عظیم است، زیرا وقتی اراده خدای متعال عصیان می شود، نظر به این که اراده حق سبحانه معصیت شده بزرگ است. ولی وقتی گناهان بعضی نسبت به بعض دیگر سنجیده می شود بعضی بزرگ تر از بعض دیگر اند، به این اعتبار و نگاه گناهان به دو قسم تقسیم می شود: گناهان صغیره و گناهان کبیره.
معیار گناهان کبیره از صغیرهچه معیاری برای تمیز گناهان کبیره از صغیره وجود دارد؟ معیارهایی برای تمیز گناهان کبیره از گناهان صغیره ذکر شده است:
هر گناهی که در قرآن و احادیث به کبیره بودن آن تصریح شده است.
هر گناهی که در قرآن کریم و روایات معتبره وعده آتش دوزخ بر ارتکاب آن داده شده باشد، مثل قتل مومن که در قرآن کریم آمده است: وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظیما.(1) هر کسی مومنی را از روی عمد به قتل برساند سزای او آتش است که جاویدان در آن خواهد و مورد غضب خداوند و لعنت او خواهد بود، و خداوند عذاب بزرگی را به او وعده می دهد.
هر گناهی که در قرآن کریم و سنت معتبر نبوی و یا ائمه معصومین از گناه کبیره بزرگتر شمرده شده است، مثل فتنه (ایجاد آشوب و سلب آسایش عمومی و یا فردی مردم، ایجاد دو دستگی میان مردم و یا ایجاد اختلاف میان دو شخص) که در قرآن کریم شدید تر از قتل دانسته شده است، وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل.(2) فتنه بد تر از قتل است. همان گونه که در معیار دوم ذکر شد قتل جزو گناهان کبیره است، واضح است وقتی گناهی از کبیره بزرگتر شمرده می شود آن گناه نیز جزو کبائر است.
هر گناهی که نزد متدینین بزرگ شمرده شود به گونه ای که یقین حاصل شود این گناه از زمان ائمه معصومین تا زمان کنونی به عنوان گناه بزرگ در نزد مسلمانان و متدینان تلقی شده است، چنین گناهی نیز جزو گناه کبائر شمرده می شود. مثل انداختن قرآن در مکان نجس.(3)
اصرار بر گناهان کبیره نیز جزو گناهان کبیره است، مقصود از اصرار بر گناه صغیره آن است انسان پس از انجام گناه کوچک پشیمان نشود و قصد انجام آن را کما کان داشته باشد، و یا این که گناه صغیره را کوچک بشمارد، و یا بر انجام آن خوشحالی نماید و یا آن را به صورت آشکار انجام دهد.(4)
تفاوت گناهان صغیره و کبیرههر یک از گناهان کبیره و صغیره آثاری دارد، به طور کلی می توان آثاری را برای گناهان کبیره ذکر کرد که گناهان صغیره مشروط به این که اصرار بر آن نشود آن آثار را ندارد، آثار گناهان کبیره عبارتند از:
گناهان کبیره همان گونه که در بحث معیار گناهان کبیره گذشت آثار اخروی دارد یعنی وعده عقوبت الهی بر آن ها داده شده است، در حالی که چنین وعده عقوبت اخروی در مورد آنها وجود ندارد، بلکه وعده عفو الهی داده شده است.
گناهان کبیره موجب شکسته شدن عدالت انسان می شود، و کسی که مرتکب کبیره شود عادل نیست در نتیجه نمی تواند به عنوان شاهد در دادگاه شهادت او مورد پذیرش قرار گیرد، و نمی تواند به عنوان امام جمعه و یا جماعت قرار گیرد. اما گناهان صغیره این اثر را ندارد. ادامه مطلب...
نظرات شما: نظر
پرسش:
آیا فکر گناه، گناه به شمار می رود؟ و اگر کسی در خواب ببیند گناه می کند، باز هم گناه محسوب میشود؟
پاسخ:
گناه در لغت فارسی به معنای (بزه) (جرم)، (خطا)، (نافرمانی) و امثال این الفاظ آمده، و در لغت عرب از آن به (ذنب) (اثم)، (معصیت) تعبیر شده است و معنایی که در هر دو آنها صادق و بلکه جامع همة معانی است، همان نافرمانی و انجام عمل برخلاف قانون و یا سرپیچی از قانون است. مقصود از آن در نزد اهل شرع عبارت است از انجام اعمال که بر خلاف شرع است، و انجام و یا ترک آن نامشروع تلقی می شود.(1)
درباره این مسئله که آیا فکر و اندیشه گناه گناه شمرده میشود یا نه؟ باید گفت فکر گناه به دو صورت ممکن است مطرح شود. یکی این که فکر گناه به عنوان یک تصور ذهنی و خطور برخی از گناهان در فکر و اندیشه و توهم و خیال انسان که هیچگونه اثر و پیآمد علمی و عملی به همراه نداشته باشد، در این صورت هیچ دلیلی عقلی و یا نقلی وجود ندارد که فکر گناه بدین معنا، گناه محسوب شود، گرچه نمی شود که منکر این شد که فکر گناه آثار و پیآمد منفی بر روح و جان آدمی می گذارد. چنانکه در روایتی آمده که حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ فرمود: موسی بن عمران به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما امر میکنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید، چه رسد به این که عمل زنا را انجام دهید، زیرا که هر کسی فکر زنا کند، مانند کسی است که در ساختمانی زیبای رنگآمیزی شدهای، آتش روشن کند که در این صورت دود آتش رنگ خانه را تباه میکند، گرچه ظاهراً خانه سالم است.(2) از این گونه روایات به آسانی معلوم میشود که فکر گناه به معنای یاد شده گرچه گناه به مفهوم فقهی و کلامی نخواهد بود، اما آثار سوء بر روح انسان میگذارد. ادامه مطلب...
نظرات شما: نظر
پرسش:
ملاک و معیار دقیق تشخیص گناهان کبیره چیست؟
پاسخ:
در مورد گناهان کبیره دو بحث وجود دارد:
1. ملاک و معیار در تشخیص گناهان کبیره از گناهان صغیره چیست؟
2. با توجّه به ملاک و معیار، از نظر مصداقی چه گناهانی جزء کبائر محسوب میشوند؟
امّا مطلب اوّل اینکه ملاک و معیار کبیره بودن گناه چیست؟ علاّمه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذیل آیه شریفه 31 سورة نساء 9 قول را ذکر میکند که اهمّ آن اقوال عبارتند از:
1. معیار نهی الهی است: بر این اساس هر آنچه را که خداوند از انجام آن نهی کرده است، انجام آن عمل و مخالفت با نهی الهی، گناه کبیره شمرده میشود و برعکس اگر خداوند به انجام کاری امر نموده باشد، ترک آن گناه کبیره است، صاحب مجمع البیان میفرماید: همین قول مختار ما امامیّه است.(1)
2. معیار اعمال حسنه فرد است: یعنی اگر عقاب گناهی از ثوابهایی که مرتکب آن گناه دارد کمتر باشد، گناه صغیره محسوب میشود و اگر بیشتر باشد، آن گناه کبیره محسوب میشود. این نظریة معتزله است.
3. معیار استخفاف امر الهی است: بر این اساس صغیره و کبیره بودن، دو امر اعتباری است. به این بیان که اگر مرتکب گناه، عمل را از روی سبک شمردن امر الهی و با استهزای به دین و یا بیالتفاتی و بیمبالاتی نسبت به آن انجام دهد، گناه کبیره محسوب میشود، ولی اگر گناه را نه به جهت استخفاف امر الهی، بلکه به جهت ضعف نفس و غلبة شهوت و غضب و یا ترس انجام داده باشد، جزو صغایر است.
4. معیار وعدة عذاب در قیامت است: بر اساس این معیار، هر گناهی که بر ارتکاب آن وعده عذاب الهی داده شده باشد، جزو کبائر است و الّا جزو کبائر نیست و مؤیّد این معیار دو روایت است. در کافی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است:«گناه کبیره گناهی است که خداوند مرتکب آن را وعدة آتش داده است.» در حدیث دیگر از امام باقر ـ علیه السّلام ـ در من لا یحضره الفقیه و تفسیر عیاشی، آمده است:«کبیره گناهی است که خدای متعال مرتکب آن را تهدید به آتش کرده باشد.»
علاّمة طباطبایی در تفسیر المیزان سایر اقوال را با دلایل متقن ردّ میکند و صرفاً نظریة چهارم را میپذیرد و در چند مورد به پذیرش این نظریه اشاره میکند. و در ذیل مباحث روایی میفرماید: گناه کبیره گناهی است، که با لحن شدید از ارتکاب آن نهی شده و یا در نهی از آن اصرار صورت گرفته و یا بر ارتکاب آن وعدة آتش دوزخ داده شده است، حال چه این معنی از کتاب الهی استفاده شود و یا از سنّت و احادیث.
البته علاّمة طباطبایی تصریح میکند، این معیار ما منافات با آن معیار اصلی که عبارت از وعده بر عذاب الهی بود، ندارد. معیار همان است. منتهی تهدید به آتش گاهی بالصراحت فهمیده میشود و گاهی با اشاره. مثل جایی که لحن نهی شدید است.(2) بنابراین معیار کبیره بودن گناه از دیدگاه علاّمه طباطبایی روشن گردید. ادامه مطلب...
نظرات شما: نظر
+ جهت دعا این امور لازم است: 1- ثنا و تعظیم و تمجید ساحت مقدس حضرت حق-تبارک و تعالى- 2- اقرار به گناهان و اظهار ندامت از آن، که تقریبا به منزلهى توبه یا ملازم آن است. 3- صلوات بر محمد و آل محمد-علیهم السلام-، که وسیله و واسطهى فیض هستند. 4- بکا و گریه، و اگر نشد تباکى، ولو خیلى مختصر. و بعد از اینها درخواست حاجت که در این صورت، برآورده شدن حاجت برو و برگرد ندارد.
نظرات شما: نظر