سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه کسی را دیدید که به وی زهد دردنیا و کم گویی عطا شده، بدو نزدیک شوید که حکمت القامی کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 

حدیث معراج

امام على علیه السلام :
شیطان با انسان همراه است
و معصیت را در نظرش مى آراید تا مرتکب آن شود،
و او را به توبه کردن امیدوار مى سازد تا آن را به تأخیر اندازد






  • کلمات کلیدی : شیطان، توبه، معصیت

  • ::: سه شنبه 91/10/5 ::: ساعت 3:12 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

    من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم
    بنده شدن بخاطر اجبارها بس است !

    خیلی گناه می کنم و توبه می کنم
    دیگر بس است،اینهمه تکرارها بس است

    این بار را بخر که دگر راحتم کنی...
    بیهوده رفتن سر بازارها بس است

    ما را بهشت هم نبر ، اما قبول کن
    لبخند تو برای گنه کارها بس است!





  • کلمات کلیدی : بهشت، جهنم، لبخند

  • ::: سه شنبه 91/10/5 ::: ساعت 3:10 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

     

     

    راههاى سه گانه: احتیاط، اجتهاد، تقلید

    س 1: آیا تقلید، صرفا یک مسأله عقلى است یا ادله شرعى نیز دارد؟
    ج: تقلید، ادله شرعى دارد و عقل نیز حکم مى‏کند که شخص نا آگاه به احکام دین باید به مجتهد جامع الشرایط مراجعه کند.

    س 2: به نظر شریف حضرتعالى، عمل به احتیاط بهتر است یا تقلید؟
    ج: چون عمل به احتیاط مستلزم شناسائى موارد و چگونگى احتیاط و صرف وقت بیشتر است، بهتر آن است که مکلّف در احکام دین از مجتهد جامع‏الشرائط تقلید کند.

    س 3: قلمرو احتیاط در احکام دین در بین فتاواى فقها چه اندازه است؟ آیا رعایت آراى فقیهان گذشته نیز لازم است؟
    ج: مراد از احتیاط در موارد آن، رعایت همه احتمالات فقهى است؛ به طورى که مکلّف مطمئن شود که به وظیفه خود عمل کرده است.

    س 4: دخترم بزودى به سن تکلیف مى‏رسد و باید براى خود مرجع تقلیدى انتخاب کند، اما درک مسأله تقلید براى او دشوار است، وظیفه ما نسبت به او چیست؟
    ج: اگر وى به تنهائى نمى‏تواند وظیفه شرعى خود را دراین باره تشخیص دهد، وظیفه شما ارشاد و راهنمائى اوست.

    س 5: نزد فقها معروف است که تشخیص موضوعات احکام به عهده خود مکلّف است و وظیفه مجتهد تشخیص حکم است، ولى در عین حال مجتهدین در بسیارى موارد، در تشخیص موضوعات احکام نیز اظهار نظر مى‏کنند، آیا متابعت از نظر مجتهد در موضوع نیز واجب است؟
    ج: تشخیص موضوع، موکول به نظر خود مکلّف است و متابعت از مجتهد در تشخیص موضوع واجب نیست، مگر آنکه به آن تشخیص اطمینان پیدا کند و یا موضوع از موضوعاتى باشد که تشخیص آن نیاز به استنباط دارد.

    س 6: آیا کسى که در آموختن احکام دینىِ مورد نیاز خود کوتاهى مى‏کند، گناهکار است؟
    ج: اگر نیاموختن احکام به ترک واجب یا ارتکاب حرام بیانجامد، گناهکار است.

    س 7: گاهى از افراد کم اطلاع از مسائل دینى درباره مرجع تقلید شان پرسش مى‏شود، مى‏گویند نمى‏دانیم، یا اظهار مى‏دارند که از فلان مجتهد تقلید مى‏کنیم، ولى عملا التزامى به خواندن رساله آن مجتهد و عمل به فتاواى او ندارند، اعمال این گونه افراد چه حکمى دارد؟
    ج: اگر اعمال آنان موافق احتیاط یا مطابق با واقع یا با نظر مجتهدى باشد که وظیفه دارند از او تقلید کنند، محکوم به صحت است.

    س 8: با توجه به اینکه در مسائلى که مجتهد اعلم قائل به وجوب احتیاط است، مى‏توانیم به مجتهد اعلم بعد از وى مراجعه کنیم، اگر اعلم بعد از او نیز قائل به وجوب احتیاط در مسأله باشد، آیا رجوع به اعلم بعد از او جایز است؟ و اگر فتواى مجتهد سوم هم همانگونه بود، آیا مى‏توان به اعلم بعد از آنان مراجعه کرد؟ و همینطور...، لطفاً این مسأله را توضیح دهید.
    ج: در مسائلى که مجتهد اعلم فتوا ندارد، رجوع به مجتهدى که در آن مسأله احتیاط نکرده است و فتواى صریح دارد، با رعایت ترتیب الاعلم فالاعلم، اشکال ندارد.





  • کلمات کلیدی :

  • ::: دوشنبه 91/10/4 ::: ساعت 4:6 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر


    مرجعیت و رهبرى

    س 52: در صورت تعارض فتواى ولى امر مسلمین با فتواى مرجعى در مسائل سیاسى، اجتماعى و فرهنگى وظیفه شرعى مسلمانان چیست؟ آیا معیارى براى تفکیک احکام صادره از طرف مراجع تقلید و ولى فقیه وجود دارد؟ مثلاً اگر نظر مرجع تقلید با نظر ولى فقیه در مسأله موسیقى اختلاف داشته باشد، متابعت از کدامیک از آنان واجب و مجزى است؟ به طور کلى احکام حکومتى که در آن نظر ولى فقیه بر فتواى مراجع تقلید برترى دارد، کدام است؟
    ج: در مسائل مربوط به اداره کشور اسلامى و امورى که به عموم مسلمانان ارتباط دارد، نظر ولى امر مسلمین باید اطاعت شود. ولى در مسائل فردى محض، هر مکلفى باید از فتواى مرجع تقلیدش پیروى نماید.
    س 53: همانگونه که مطّلع هستید در اصول فقه از مسأله‏اى تحت عنوان «اجتهاد متجزّى» بحث مى‏شود، آیا اقدام امام خمینى «قدس سره» در تفکیک مرجعیت و رهبرى، گامى در تحقق تجزّى در اجتهاد محسوب نمى‏شود؟
    ج: تفکیک بین رهبرى ولى فقیه و مرجعیت تقلید، ربطى به مسأله تجزّى در اجتهاد ندارد.
    س 54: اگر مقلد یکى از مراجع باشم و در این حال ولى امر مسلمین اعلان جنگ یا جهاد بر ضد کفار ظالم نماید و مرجع تقلید من اجازه شرکت در جنگ را ندهد، آیا ملزم به رعایت نظر وى هستم؟
    ج: در مسائل عمومى جامعه اسلامى که یکى از آنها دفاع از اسلام و مسلمین بر ضد کفار و مستکبران متجاوز است، اطاعت از حکم ولى امر مسلمین واجب است.
    س 55: حکم یا فتواى ولى امر مسلمانان تا چه حد قابل اجرا مى‏باشد؟ و در صورت تعارض با رأى مرجع تقلید اعلم، کدامیک مقدم است؟
    ج: اطاعت از حکم ولى فقیه بر همگان واجب است و فتواى مرجع تقلید نمى‏تواند با آن معارضه کند.
     





  • کلمات کلیدی : مرجعیت، ولی امز

  • ::: دوشنبه 91/10/4 ::: ساعت 4:0 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر


    ولایت فقیه و حکم حاکم‏

    س 56: آیا اعتقاد به اصل ولایت فقیه از جهت مفهوم و مصداق یک امر عقلى است یا شرعى؟
    ‏ ج: ولایت فقیه که عبارت است از حکومت فقیه عادل و دین‏شناس حکم شرعى تعبدى است که مورد تأیید عقل نیز ‏مى‏باشد، و در تعیین مصداق آن روش عقلائى وجود دارد که در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران بیان شده است.‏

    ‏ س 57: آیا احکام شرعى در صورتى که ولى امر مسلمین به دلیل مصالح عمومى مسلمانان، بر خلاف آنها حکم نماید، قابل تغییر ‏و تعطیل است؟
    ‏ ج: موارد این مسأله مختلف است.‏

    ‏ س 58: آیا رسانه‏هاى گروهى در نظام حکومت اسلامى باید تحت نظارت ولى فقیه یا حوزه‏هاى علمیه و یا نهاد دیگرى باشند؟
    ‏ ج: اداره رسانه‏هاى گروهى باید تحت امر و اشراف ولى امر مسلمین باشد و در جهت خدمت به اسلام و مسلمین و نشر ‏معارف ارزشمند الهى به کار گمارده شود، و نیز در جهت پیشرفت فکرى جامعه اسلامى و حل مشکلات آن و اتحاد ‏مسلمانان و گسترش اخوت و برادرى در میان مسلمین و امثال اینگونه امور از آن استفاده شود.‏

    س 59: آیا کسى که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، مسلمان حقیقى محسوب مى‏شود؟
    ج: عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعم از این که بر اثر اجتهاد باشد یا تقلید، در عصر غیبت حضرت حجت «ارواحنا ‏فداه» موجب ارتداد و خروج از دین اسلام نمى‏شود.‏

    س 60: آیا ولى فقیه ولایتى دارد که بر اساس آن بتواند احکام دینى را به هر دلیلى مانند مصلحت عمومى، نسخ نماید؟
    ‏ ج: بعد از وفات پیامبر اکرم «صلى الله علیه و آله» امکان نسخ احکام دین اسلام وجود ندارد، و تغییر موضوع یا پیدایش ‏حالت ضرورت و اضطرار یا وجود مانع موقتى براى اجراى حکم، نسخ محسوب نمى‏شود.‏ ادامه مطلب...




    ::: دوشنبه 91/10/4 ::: ساعت 3:57 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر
    <      1   2   3   4   5      
    داغ کن - کلوب دات کام