س 1873: فردى همه اموال خود را به نام پسر خود نموده است به این شرط که بعد از وفات پدر، مقدار معیّنى پول نقد به هر یک از خواهرانش به جاى سهم آنان از ارث بپردازد، ولى یکى از خواهران او هنگام فوت پدر حضور نداشت و در نتیجه نتوانست در آن زمان حق خود را بگیرد و هنگامى که به آن شهر مراجعت نمود، حق خود را از برادرش مطالبه کرد. ولى برادرش در آن زمان چیزى به او نپرداخت و در حال حاضر که چندین سال از آن مىگذرد و قدرت خرید مبلغ مورد وصیّت بسیار کاهش پیدا کرده، اعلام نموده که حاضر است آن مبلغ را به او بپردازد، ولى خواهر او آن پول را با همان قدرت خریدش در آن زمان، مطالبه مىکند و برادر او از پرداخت آن خوددارى مى کند و خواهرش را متّهم به مطالبه ربا مى نماید. این مسئله چه حکمى دارد؟
ج: اگر اصل تحویل ترکه به فرزند مذکر و وصیّت به پرداخت مبالغى پول به فرزندان مونث بر وجه صحیح شرعى محقّق شده باشد، هر یک از خواهران فقط استحقاق دریافت مبلغ مورد وصیّت را دارند، ولى در صورتى که قدرت خرید هنگام پرداخت، از قدرت خرید در وقت فوت موصى کمتر شده باشد، احوط این است که دو طرف در مورد مقدار تفاوت با هم مصالحه کنند و این در حکم ربا نیست.
س 1874: پدر و مادرم در زمان حیاتشان و در حضور سایر فرزندان یک قطعه زمین کشاورزى را به عنوان ثلث اموالشان اختصاص دادند تا بعد از وفات براى پرداخت هزینه هاى کفن و دفن و روزه و نماز و غیره، مورد استفاده قرار گیرد و راجع به آن به من که تنها پسرشان هستم وصیّت کردند و با توجه به اینکه آنان بعد از وفات، پول نقدى نداشتند، هزینه همه آن امور را از پول خودم پرداخت کردم، آیا اکنون جایز است مقدارى را که خرج کردهام از ثلث مذکور بردارم؟
ج: اگر آنچه را که براى میّت خرج کردهاید به حساب وصیّت و به قصد برداشتن آن از ثلث پرداخته باشید، جایز است آن را از ثلث اموال میّت بردارید و در غیر اینصورت جایز نیست.
س 1875: مردى وصیّت کرده که اگر همسرش بعد از وفات او ازدواج نکرد، ثلث خانهاى که در آن سکونت دارد مال او باشد و با توجه به اینکه او بعد از انقضاى عدّه، ازدواج نکرده و نشانهاى هم مبنى بر قصد ازدواج او در آینده وجود ندارد، تکلیف وصى و سایر ورثه در مورد اجراى وصیّت موصى چیست؟
ج: بر آنان واجب است فعلا ملک مورد وصیّت را به زوجه بدهند، ولى این انتقال مشروط به عدم ازدواج است، در نتیجه اگر بعد از آن، ازدواج کند، ورثه حق فسخ و پس گرفتن ملک را دارند.
س 1876: هنگامى که مى خواستیم ارثیه پدرمان را که او نیز از پدرش به ارث برده بود و بین ما و عمو و مادربزرگ ما مشترک بود و آنان نیز آن اموال را از جدّ ما، به ارث برده بودند، تقسیم کنیم آنان وصیّتنامه جدّم مربوط به سى سال قبل را ارائه دادند، که در آن به هر کدام از مادربزرگ و عمویم علاوه بر سهم شان از ترکه، مبلغ معیّنى پول نقد هم وصیّت کرده بود، ولى آن دو این مبلغ را به قیمت فعلى آن تبدیل نموده و در نتیجه چندین برابر مبلغ مورد وصیّت را از اموال مشترک به خود تخصیص دادند، آیا این کار آنان شرعا صحیح است؟
ج: احتیاط این است که نسبت به تفاوت قدرت خرید پول، با هم مصالحه کنید، و اگر در این زمینه قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد.
س 1877: یکى از شهداى عزیز وصیّت کرده که فرشى را که براى خانهاش خریده است به حرم ابى عبدالله الحسین «علیه السلام» در کربلاى معلّى هدیه شود و در حال حاضر اگر بخواهیم آن را در خانه نگه داریم تا عمل به وصیّت ممکن شود، خوف این را داریم که فرش تلف شود، آیا جایز است براى جلوگیرى از ضرر و خسارات، از آن در مسجد یا حسینیه محله استفاده کنیم؟
ج: اگر حفظ فرش تا زمانى که امکان عمل به وصیّت را پیدا کنید، متوقف بر استفاده از آن بطور موقت در مسجد یا حسینیه باشد، اشکال ندارد.
س 1878: شخصى وصیّت کرده که مقدارى از درآمدهاى بعضى از املاکش به مصرف مسجد و حسینیه و مجالس دینى و امور خیریه و مانند آن برسد، ولى ملک مذکور و املاک دیگر او غصب شدهاند و گرفتن آن از دست غاصب هزینههایى را در بردارد، آیا جایز است که آن هزینهها از موصى به برداشت شود؟ و آیا مجرّد امکان آزاد کردن ملک از غصب براى صحت وصیّت کافى است؟
ج: برداشتن هزینه هاى گرفتن املاک از دست غاصب از درآمدهاى ملک مورد وصیّت، به همان مقدار اشکال ندارد و براى صحت وصیّت به ملک، قابلیت آن براى استفاده در مورد وصیّت کافى است هر چند بعد از گرفتن آن از دست غاصب باشد و این کار هم نیازمند صرف مال باشد.
س 1879: شخصى همه اموال منقول و غیر منقول خود را براى پسرش وصیّت کرده و با این کار شش دختر خود را از ارث محروم نموده است، آیا این وصیّت نافذ است؟ و در صورتى که نافذ نباشد، چگونه آن اموال بین شش دختر و یک پسر تقسیم مى شود؟
ج: صحت وصیّت مزبور فىالجمله مانعى ندارد، ولى فقط به مقدار ثلث مجموع ترکه نافذ است و در مقدار زائد بر آن، متوقف بر اجازه جمیع ورثه است، در نتیجه اگر دخترها از اجازه آن خوددارى کردند، هر یک از آنان سهم الارث خود را از 23 ترکه مىبرند، بنابر این دارایى پدر به بیست و چهار قسمت تقسیم مىشود و سهم پسر از آن به عنوان ثلث موصى به 824 و سهم او از 23 باقیمانده 424 مىشود و سهم هر یک از دخترها هم 224 است و به عبارت دیگر نصف مجموع ترکه متعلّق به پسر است و نصف دیگر بین آن شش دختر تقسیم مى شود.
نظرات شما: نظر