قانع کردن والدین به ازدواج
-برای اطلاع یافتن خانواده از خواسته شما(ازدواج)؛لازم است بصورت تدریجی وارد صحنه شوید.ابتدا بصورت شوخی و مزاح گاهگاهی مساله رابطور غیر مستقیم با والدین مطرح کنید.مثلا خطاب به مادر:«مادر اگه یه عروس داشتی تو کارها به تو کمک می کرد...»در مرحله بعد به مسائل دینی در این زمینه اشاره کنید که بر والدین واجب شرعی است که در صورت تمکن مالی برای فرزند خود که در خطر گناه است همسر اختیار کنند.و یا از اهمیت ازدواج در اسلام به آنها بطور غیر مستقیم بگوئید.پیامبر فرموده هر کس ازدواج کند نصف دین او احراز شده و نصف دیگر آن در تقوا است.
- می توانید چند روزی به هر بهانه ای از والدین و خانه دور شوید(مثلا ترتیب دادن یک مسافرت یا...) و قبل از آن نامه ای را خطاب به والدین بنویسید و در آن از اهمیت ازدواج و اینکه والدین اگر فرزند خود را دوست دارند حتما برایشان مهم است که او از لحاظ روحی و روانی سالم بماندو ... مردانه وارد میدان شوید!
-شاید دردفعات ابتدائی با مخالفت شدید والدین(شاید) روبرو شوید ولی از خواسته خود دست برندارید و لطفا ترس از تمسخر والدین و اطرافیان و خویشاوندان مانع کار شما نشود!ناراحتی خداوند عالم سخت تر است(در صورت افتادن در گناه در صورت عدم ازدواج) یا ناراحتی های موقت والدین؟!«من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش/گر به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش!»
- از فرد واسطهای مثل پدر بزرگ، مادر بزرگ یا یکی از اقوام دیگر که واسطه نزدیک تری با آنها داریدکمک بگیرید و از وی بخواهید موضوع را به طور غیر مستقیم به خانواده محترمتان منتقلکنند.
-. لازم است قبل از هر اقدامى، در مورد خانواده و شرایط دیگر دختر خانم تحقیق کنید چه بسا که با تحقیق در این موارد نظر شما دگرگون شود. بنابراین با اطلاعاز شهر و محل سکونت خانواده ایشان، با کمک آشنایان و افراد مورد اعتماد خود، تحقیق کنید و به نتیجه برسید. زیرا با یکى دو بار مشاهده ظاهرى فرد نمى توان دقیقا او راشناخت و باید تحقیق در این مسأله حساس و سرنوشت ساز همه جانبه و از دقت کافى برخوردار باشد.
به هیچ وجه اقدام به برقراری رابطه مستقیم با دختر مورد نظرتان نکنید زیرا این امر باعث کاهش اعتماد والدین شما به شما و آن دختر می شود و باعث می شود که آنها بهانه ای را برای رد کردن ایشان داشته باشند.
نظرات شما: نظر
در ابراز احساسات مشکل دارم
توانایی ابراز احساسات به عوامل مختلفی برمی گردد که برخی از این عوامل عبارتند از :
1 - وراثت : در این گونه موارد مشاهده می شود سایر اعضای خانواده و یا پدر یا مادر شخصیتی درون گرا دارد و توانایی ابراز کلامی محبت را ندارد.
2 - تعاملات والدین و انتقال الگوهای ارتباطی والدین به سایر اعضا از دوران کودکی
3 -وجود مشکلات ارتباطی مادر نسبت فرزند از دوران شیرخواره گی و کودکی مثال به دلیل مشکلات و بی حوصلیگی ها مادر مراقبت و رابطه عاطفی با مشکل روبرو است و به مرور زمان در حالی که تلاش کودک برای جلب محبت والدین مؤثر واقع نمی شود فاصله عاطفی بین مادر و فرزند به مرور زمان ایجاد می شود و به تدریج کودک مادر را به عنوان یک فرد مراقب کننده آن هم نه در سطح بالا تصور می کند و با افزایش سن و افزایش آگاهی ها فرزند دچار تعارض شده از یک طرف توانایی محبت کردن به دلیل محبت ندیدن را ندارد و از طرفی به دلیل آگاهی ها دچار عذاب وجدان می شود.
4- به وجود آمدن یک نوع بی اعتمادی و یا کدورت هایی که باعث به وجود آمدن فاصله شده باشد دراین صورت وجود محبت های گذشته و قطع روابط فعلی در روابط مادر و دختر مشاهده می شود.
5 - سبک تفکر مادر نسبت به فرزندان : مثلا مادری که احساس می کند اگر با فرزندان خود صمیمی و دوست باشد اقتدارش زیر سوال می رود و فرزندان از این راحتی سوءاستفاده می کنند ، این فرد به قول معروف به فرزندان خود رو نمی دهد .
نظرات شما: نظر