سخنان آیت الله بدلا درباره مسجد جمکران :
روزى با اتوبوس عازم مسجد جمکران شدم ، عده زیادى از جوانها در ماشین بودند، با هم به مسجد جمکران مى رفتیم ، بعد از نماز و دعا موقع برگشتن باز هم بودیم ، یکى از جوانها که از نظر اخلاق و ادب و لباس خوب نبود به جوان دیگر گفت : من چهل شب چهارشنبه آمدم چیزى ندیدم .من خیلى ناراحت شده ، گریه ام گرفت ، گفتم : یا صاحب الزمان ، به من کمک کن یک حرفى بزنم که به دل این جوان اثر کند، یک مرتبه این شعر به دلم افتاد و به آن جوان گفتم :
بعد از مدتى آن جوان آمد و گفت : چشمم را پاک کردم و آن عادت را ترک نمودم ، باز به مسجد جمکران چهل شب چهارشنبه رفتم و نتیجه نگرفتم .سوال کردم .براى رفتن مسجد یک حاجت مبتذلى ذکر کرد، گفتم : دلت را پاک کن و اخلاص داشته باش تا نتیجه بگیرى .بعد از مدتى دوباره آمد و گفت : چهل شب دیگر رفتم ، همانطور که فرموده بودید عمل کردم ، با قلب پاک و اخلاص عمل ، الحمدلله از مسجد مقدس جمکران و عنایت آقا امام زمان (ع ) حاجتم را گرفتم .
پاک کن دیده و آنگاه سوى آن پاک نگر چشم ناپاک کجا دیدن آن پاک کجا
نظرات شما: نظر