سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دنیا در کار دنیا دو گونه‏اند : آن که براى دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش بازداشت ، بر بازمانده‏اش از درویشى ترسان است و خود از دنیا بر خویشتن در امان . پس زندگانى خود را در سود دیگرى دربازد . و آن که در دنیا براى پس از دنیا کار کند ، پس بى آنکه کار کند بهره وى را از دنیا بسوى او تازد ، و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را به دست آورده ، چنین کس را نزد خدا آبروست و هر چه از خدا خواهد از آن اوست . [نهج البلاغه]
 

 

 

حدیث معراج


دربند خویش بودن،معنای عشق نیست
چونان که زنده بودن معنای زندگی
(1)

سوالات ششگانه بشر

اگر می خواهیم زندگی مان معنا داشته باشد. اگر دنبال آرامش هستیم. اگر از بیراهه رفتن وحشت داریم. اگر می خواهیم بهتر کادوهای معنوی را به همسر و فرزندان مان هدیه دهیم.باید زندگی وحیانی - عقلانی که زندگی پاکی است را برای خود بر گزینیم.من کیستم؟از کجا آمده ام؟به کجا آمده ام؟با کیستم؟به کجا می‌روم؟ برای چه آمده ام؟
اینها سؤالاتی است که ذهن بشر را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است.پاسخ نهایی به سؤالات ششگانه اساسی فقط در حیات معقول است.دین، علم وفلسفه (حکمت) سه عامل حرکت در حیات معقول است.از میان آن‌ها دین نقش محوری دارد دین متکی به وحی الهی با پاسخ به‌این سؤال ها به زندگی معنا می‌دهد:

1.من کیستم؟: موجودی تشکیل شده از عناصرطبیعی و از حقیقتی که بر مبنای حکمت عالیه خدا به نام جان از کانال طبیعت وارد جهان هستی می‌گردد ودر عبور ازآن باتوانایی به بهر برداری از روح وبرخورداری از عقل وقلب و وجدان و شخصیت با اشتیاق جدی برای به ثمر رساندن شخصیت که کمال آن است آماده وصول به هدف اعلای زندگی می‌گردد.

2.از کجا آمده ام؟: دارای حقیقتی فوق طبیعی و از عالمی فوق ماده و مستند به حکمت و مشیت خدا به ‌این جهان آمده ام.

3.به کجا آمده ام؟: به کارگاهی بسیار با معنا که بانظم، شکوه و شگفت انگیزش با کمال وضوح بامعنا بودنش را اثبات می‌کند و نیازی به استدلال نیست، و موجودیت بالقوه ما انسان ها را به فعلیت می رساند.

4.با کیستم؟: با انسان‌هایی هستم که مثل من دارای استعدادی ارزشی هستند هر اندازه آن‌ها را به طور صحیح به فعلیت برسانیم به هماهنگی و اتحاد بیشتر نزدیک می‌شویم.مبدء، مسیر و مقصد همه ما یکی است.

5.به کجا می‌روم؟: احساس بقای جاوید که دارم با این همه استعدادهای مادی و معنوی به ‌این جهان محدود نمی‌شود و این جهان، آخرین منزلگاه من نیست.

6. برای چه آمده بودم؟: من از حکمت عالیه ربانی و فیض ربانی او سر چشمه گرفته‌ام، از حکیمی که عمل بیهوده وعبثی را انجام نمی‌دهد.من دارای استعدادهای با عظمتی هستم که در صورت به فعلیت رسیدن آن‌ها هدف اعلای زندگی من، تحقق می‌یابد.و من اشتیاق جدی برای وصول به آن هدف اعلا را درون خود به کمال وضوح در می یابم .

مولوی، عارف و شاعرمعروف می‌گویداز آنجا که سؤال‌های اساسی بشر از عالم بالا سرازیرشده باید به حکم عقلِ هماهنگ با وجدان به سراغ وحی و قرآن برویم.

هم از آن سو جو جواب ای مرتضی
کاین سؤال آمد از آن سو مر تو را

علامه جعفری در توضیح بیان بالا اظهار می‌کند که مکاتب فلسفی و اجتماعی که به شخصیت الهی انسان بی‌توجه بوده‌اند حداکثر توانسته‌اند به طورنسبی دیدگاه انسان را به جهان توسعه دهند و توصیه‌هایی برای بهزیستی داشته باشند مولوی، عارف و شاعرمعروف می‌گوید از آنجا که سؤال‌های اساسی بشر از عالم بالا سرازیرشده باید به حکم عقلِ هماهنگ با وجدان به سراغ وحی و قرآن برویم

ایستگاه شادی

خنده درمانی‌ها، تفریح‌های و...اگر پشتش هدفی برای زندگی نباشد مسکنی بیش نیستند. جهان بینی توحیدی با توجیه مبدء و معاد بالاترین آرامش‌ها را به ما می بخشد و ما را از پوچی می‌رهاند و حتی به مرگ و رنج ما معنا می‌دهد.
لطیفه: مردی افسرده شده بود نزد روان پزشک رفت روان پزشک گفت: در شهر سیرکی هست در آن سیرک می‌گویند دلقکی است که نمایش‌های جذاب بازی می‌کند و لطیفه های جالبی تعریف. آن جا برو تا روحیه ات کمی تغییر کن. مرد گفت آن فرد خودم هستم.


شعار این هشدار
افلاطون: «هر تربیتى که دینى نباشد ناقص و باطل است ».(2)


-------------------------------------------------

(1)منبع: پایان نامه ارشد، تهیه و ساخت آزمون هدف در زندگی با تکیه بر اسلام، م ح قدیری، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،

(2) همان






::: دوشنبه 92/7/15 ::: ساعت 4:51 عصر :::   توسط قاسم 
نظرات شما: نظر
داغ کن - کلوب دات کام