س 1860: آیا جایز است ورثه، وصى را وادار به پرداخت مبلغ معیّنى براى قضاى نماز و روزه از طرف میّت نمایند؟ و وصىّ در این مورد چه تکلیفى دارد؟
ج: عمل به وصایاى میّت جزء مسئولیتهاى وصى و بر عهده اوست و باید براساس مصلحتى که تشخیص مىدهد به آن عمل کند و ورثه حق دخالت در آن را ندارند.
س 1861: سند وصیّت هنگام شهادت موصى در بمباران مخازن نفتى همراه او بوده و در نتیجه در آن حادثه سوخته و یا مفقود شده و کسى هم از مضمون آن آگاه نیست و در حال حاضر وصى نمىداند که آیا فقط او به تنهایى وصىّ است یا آنکه وصىّ دیگرى نیز وجود دارد، وظیفه او چیست؟
ج: بعد از ثبوت اصل وصیّت، بر وصى واجب است در مواردى که یقین به حصول تغییر و تبدیل در آنها ندارد، به وصیّت عمل نمایدو بر این احتمال که ممکن است وصى دیگرى نیز باشد اعتنا نکند.
س 1862: آیا جایز است موصى فردى غیر از ورثهاش را به عنوان وصى خود برگزیند؟ و آیا کسى حق دارد با این کار او مخالفت نماید؟
ج: انتخاب و تعیین وصى از بین کسانى که موصى، آنان را شایسته این کار مىداند، منوط به نظر خود او است و اشکال ندارد که فردى غیر از ورثه را به عنوان وصى خود تعین کند و ورثه حق اعتراض به او را ندارند.
س 1863: آیا جایز است بعضى از ورثه بدون مشورت با دیگران و یا جلب موافقت وصى، از اموال میّت تحت عنوان ضیافت براى او انفاق کنند؟
ج: اگرقصد آنان از این کار، عمل به وصیّت است، انجام آن بر عهده وصى میّت است و آنان حق ندارند بدون موافقت وصى، خودسرانه اقدام به این کار کنند و اگر قصد دارند که از ترکه میّت به حساب ارث ورثه انفاق کنند، انجام آن منوط به اذن سایر ورثه است و اگر آنان راضى نباشند، نسبت به سهم ورثه دیگر این کار حکم غصب را دارد.
س 1864: موصى در وصیّتنامه اش ذکرکرده است که فلانى وصى اول و زید وصى دوم او و عمرو وصىّ سوّم اوست، آیا هر سه نفر با هم وصىّ او هستند یا آنکه فقط نفر اول وصى اوست؟
ج: این موضوع تابع قصد و نظر موصى است و تا از شواهد و قرائن بدست نیاید که مقصود او وصایت آن سه نفر به نحو اجتماعى است و یا وصایت آنان به نحو ترتیبى و تعاقبى است، باید توافق کنند که در عمل به وصیّت به نحو اجتماعى عمل نمایند.
س 1865: اگر موصى سه نفر را به نحو اجتماعى وصى خود قرار دهد، ولى آنان در مورد روش عمل به وصیّت، به توافق نرسند، نزاع بین آنان چگونه باید از بین برود؟
ج: در موارد تعدّد وصىّ، در صورتى که راجع به چگونگى عمل به وصیّت اختلاف بروز کند، واجب است به حاکم شرع مراجعه نمایند.
س 1866: با توجه به اینکه من پسر بزرگ پدرم هستم و شرعا باید قضاى نماز و روزههاى او را بجا بیاورم، در موردى که قضاى نماز و روزه چند سال بر عهده پدرم باشد، ولى وصیّت کرده باشد که فقط قضاى نماز و روزه یک سال براى او بجا آورده شود، تکلیف من چیست؟
ج: اگر میّت وصیّت کرده باشد که قضاى نماز و روزههاى او از ثلث ترکه بجا آورده شود، جایز است از ثلث ترکه، شخصى را براى انجام آن اجیر نمایید و اگر نماز و روزهاى که بر ذمّه اوست بیشتر از مقدارى باشد که وصیّت کرده است، بر شما واجب است که آنها را براى او قضا کنید، هر چند با اجیر کردن شخصى از مال خودتان براى انجام آن باشد.
نظرات شما: نظر