[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]
 

 

 

حدیث معراج

«لامُظاهَرَةَ أحسَنُ مِنَ المُشاوَرَةِ ؛
هیچ پشتیبانى نیکوتر از مشورت و رایزنى نیست»
(1)


بازار دعا
«الغریق یتشبث بکل حشیش» آدمی که دارد غرق می‌شود برای نجات خودش به هر خس و خاشاکی چنگ می‌زند تا نجات یابد. انسان به طور غریزی «راحت طلب»است دوست دارد بدون ریختن عرق جبین و کدّ یمین به نون و نوا و موفقیتی برسد. کودک که بود تمایل داشت با یک عصای جادویی و اجی مجی به خواسته ها و آرزوهایش برسد و الان همان میل را با روشی جدید می‌خواهد ارضا کند به همین دلیل اگر هشیار نباشد به بی‌راهه می‌رود و می‌برندش.


فرهنگ دعا
دعا آداب خاص خودش را دارد برخی به نام حل کردن مشکلات مردم برای به نون رسیدن دکان دعانویسی باز کرده اند. در عصر جدید که مشکلات تنوع تازه ای پیدا کرده است و اقوام کاری به هم ندارند و...مردم برای یافتن راه‌حل دنبال میان‌بر می‌گردند و کم نیستند رمالانی که گرگ صفت خون مردم را در شیشه هوس و طمع خود می کنند.برای حل مشکلات اگر چاره دارد باید از تفکر ، مشورت و تلاش، توسل و دعا کمک گرفت و اگر مشکل راه حلی ندارد باید از شیوه هایی روان شناختی و دینی سازگاری خود را افزایش داد و ضررها را کنترل کرد.


نکته: برای دعا از عالم دین کمک بگیرید نه از افرادی که نه سواد معمولی دارند نه سواد دینی. همچنین خود می توانیم از دعاهای مفاتیح و صحیفه سجادیه کمک بگیریم.


اضطراب و کتب ختوم اذکار
یکی از علما می گفت مدتی بود اضطراب داشتم داستان را به علامه حسن زاده گفتم فرمودند برخی از کتاب های ختوم و اذکار و دعا در منزل شما وجود دارد که ضعیف هستند و مسندمعتبری ندارد اضطراب شما ناشی از آن ها.


آداب خودساخته
برخی از افراد دعا نویس آداب خود ساخته ای برای نوشتن دعا دارند مثلا نوشتن دعا بر بدن مراجعه کننده . این کار بر اساس جهل و یا هوس است. به دلیل رعایت نکردن این توصیه‌ها به برخی هم تجاوز به عنف هم شده است.

رویارویی با موانع زندگی
جدا شد یکی چشمه از کوهسار*** به ره گشت ناگه به سنگی دچار
به نرمی چنین گفت با سنگ سخت*** کرم کرده راهی ده ای نیکبخت
گران سنگ تیره دل سخت سر*** زدش سیلی و گفت : دور ای پسر !
نجنبیدم از سیل زورآزمای ***که ای تو که پیش تو جنبم ز جای !
نشد چشمه از پاسخ سنگ ، سرد*** به کندن در استاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید و کوشش نمود*** کز آن سنگ خارا رهی بر گشود
ز کوشش به هر چیز خواهی رسید*** به هر چیز خواهی کماهی رسید
برو کارگر باش و امیدوار ***که از یاس جز مرگ ناید به بار
گرت پایداری است در کارها*** شود سهل پیش تو دشوارها


شعار این هشدار
دعای بدون عمل مانند کمان بدون زه است.

 

--------------------------------

(1). از پیامبر – ص- گزیده تحف العقول، ،ص 21





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 92/5/22 ::: ساعت 11:39 صبح :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر
    داغ کن - کلوب دات کام