به جوانان و اقشار متمایل به فساد و شرابخواری تفهیم شود که گرایش و یا تمایل به مسیحیت و بی بند و باری، پیمودن راه و روش یزیدیان است نه حسینیان.
روحیات یزید
در مقام بیان و معرّفی تام و تمام چهره پلید یزید نیستیم؛ ولی برخی از روحیات او را منعکس می کنیم.
یزید در دامن خانواده ای بزرگ شده بود که با نام اسلام بر مردم حکومت می کردند و کمترین اعتقادی به آن نداشتند. او جوانی ناپخته، شهوت پرست، خودسر، و فاقد دور اندیشی و احتیاط بود. وی فردی بی خرد، بی باک، خوشگذران، عیّاش و کوتاه فکر بود. یزید که پیش از رسیدن به حکومت، اسیر هوسها و تمایلات افراطی بود، بعد از حکومت نیز نتوانست حداقل مثل پدرش معاویه ظاهر اسلام را حفظ کند؛ بلکه بر اثر روح بی پروایی و هوسبازی، علناً مقدسات اسلامی را زیر پا گذاشت و در ارضای شهوات خود از هیچ چیزی فرو گذار نکرد. به نمونه های زیر توجّه کنید:
1. تظاهر به شرابخواری
یزید علناً شراب می خورد و تظاهر به فساد می نمود و بی باکانه اشعاری به این صورت می خواند:
مَعْشَرَ النِّدمانِ قُومُوا
وَ اسْمَعُوا صَوْتَ الْاَغانی
"یاران هم پیاله من! بر خیزید و به نغمه های مطربان [خوش آواز] گوش دهید."
و اَشْرَبُوا کَأسَ مُدامٍ
وَاتْرُکُوا ذِکْرَ الْمَعانی
"[پیاله های ] شراب را پی در پی سر بکشید و بحثهای معنوی [و علمی ]را کنار بگذارید."
شَغَلَتْنی نَغْمَةُ الْعیدان
عَنْ صَوْتِ الْاَذانِ
"نغمه های ساز و آواز، مرا از شنیدن اذان [و ندای الله اکبر] باز می دارد."
وَ تَعَوَّضْتُ عَنِ الحُورِ
خُموراً فی الدنان
"من حوران بهشتی را [که نسیه است ] با خم شراب [نقدی ] معاوضه می کنم."
2. عیش و نوش در میدان جنگ
سالی معاویه یزید را با لشکری برای جنگ با رومیها فرستاد، و "سفیان عوف غامدی" را با وی همراه نمود. یزید در این سفر زن محبوب و مورد علاقه خود "ام کلثوم" را همراه برد. سفیان پیش از یزید با لشکریان وارد سرزمین روم شد و بر اثر بدی آب و هوا، سربازان مسلمان در محلّی به نام "غَذْ قَذُونَه" به تب و آبله مبتلا شدند.
یزید که در راه در منزلی بنام "دَیر مُرّان" نزدیک دمشق در کنار "ام کلثوم" به استراحت و عیش و نوش پرداخته بود، چون از این حادثه خبر یافت، گفت:
ما اِنْ اُبالی بِما لاقَتْ جُمُوعُهُمْ
بِالْغَذْ قَذُوْنَةِ مِنْ حُمّی و من مُوْمٍ
اِذا اِتَّکَأْتُ عَلَی الْاَسْماطِ فی غُرَفٍ
بِدَیْرِ مُرّانَ عِنْدی اُمُّ کُلْثُومٍ
"باکی ندارم که سربازان مسلمان در "غَذْ قَذُونَه" دچار تب و آبله شوند [و بمیرند]، زمانی که من در میان غرفه ها در "دیر مُرّان" بر بالشها تکیه زده ام و اُمّ کلثوم در کنار من است."
3. انکار رسالت
یزید پس از پیروزی بر امام حسین علیه السلام ضمن اشعاری گفت: "هاشم با ملک و حکومت بازی کرد، نه خبری از عالم غیب آمده و نه وحیی شده است."!!
آنگاه کینه های دیرینه خود را از سرداران اسلام، که در جنگ بدر وزیر پرچم اسلام، بستگان او را از دم شمشیر گذرانده بودند، نشان داد و کشتن امام حسین علیه السلام را تلافی آن ماجرا معرفی کرد و گفت: "کاش بزرگان ما که در بدر کشته شدند، امروز زنده بودند و می گفتند: یزید دست مریزاد.
گرایش به مسیحیّت
حال باید ریشه یابی کرد که چرا یزید آن همه جنایت کرد و به انواع و اقسام فساد و تباهی مبتلا بود؟ ریشه اصلی این همه جنایت در این است که او در دامن کسانی بزرگ شد و تربیت یافت که گرایش به مسیحیّت تحریف شده داشتند؛ در واقع یزید جذب آن بخش از مسیحیّت شد که بر اثر تحریف می توانست عامل بد آموزیها و انحرافات باشد. شواهد متعددی وجود دارد که نشان می دهد یزید تمایل و گرایش به مسیحیّت داشته است.
نظرات شما: نظر
چه خوب شد عرفه دلبرم صدایــم کرد
خدا به خاطر ارباب این عطایـــم کرد
به دامن جبل الرحمه پا به پای حبیـب
به آستان رفیع دعا رهایـــــــم کرد
چه فرصتی که به همراه کاروان حسین
مسافر سفر دشت نینوایــــــــم کرد
ز سعی مروه و سعی صفا عــــبورم داد
به طوف حج حقیقی دل آشنایـم کرد
چه منتی که در این روز معرفت،اربـاب
به خوان نعمت العفو خود گدایــم کرد
منی که هیچ نبودم به شی مذکــوری
به حب فاطمه شایسته ثنایم کـــــرد
به افتخار علی ره به بام هــــــم داد
که هم نشین تمام فرشته هایــم کرد
ز گریه حوله احرام دلبرم خیس اسـت
صدای ناله ارباب مبتلایم کـــــــرد
همه به حال دعای حسین می گـریند
نوای یارب زینب پر از نوایــــم کرد
به دیده اشک مناجات کئکان زیباست
ز گاهواره خود کودکی ندایم کــــــرد
علی اکبر و طعم فراز های دعـــــــا
به شیوه های دعا خواندن آشنایم کرد
به اشک چشم علمدار کاروان سوگــند
حسین بود که دلداده خدایم کـــــرد
همان حسین که با جلوه کرامت خــود
کرم نمود و صدا سوی خیمه هایم کرد
بدون اذن خودش کربلا نمی آیـــــم
ز درد با که بگویم که کربلایم کـــرد
خوشم از آنکه بگویم به دوستان شهید
حسین عاقبت از عشق خود فنایم کرد
" محمود ژولیده "
نظرات شما: نظر