سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را گفتند خردمند را براى ما بستاى فرمود : ] خردمند آن بود که هر چیزى را به جاى خود نهد . [ پس او را گفتند نادان را براى ما وصف کن ، گفت : ] وصف کردم . معنى آن این است که نادان آن بود که هر چیز را بدانجا که باید ننهد ، پس گویى ترک وصف ، او را وصف کردن است چه رفتارش مخالف خردمند بودن است . ] [نهج البلاغه]
 

 

 

حدیث معراج

تعجّب از سه گروه

یا أحْمَدُ! عَجِبْتُ مِنْ ثَلاثَةِ عَبِید; عَبْد دَخَلَ فِی الصَّلاةِ وَهُوَ یَعْلَمُ إلى مَنْ یَرْفَعُ یَدَیْهِ وَقُدّامَ مَنْ هُوَ وَهُوَ یَنعَسُ.
وَعَجِبْتُ مِنْ عَبْد لَهُ قُوتُ یَوْم مِنَ الْحَشیشِ أوْ غَیْرِهِ وَهُوَ یَهْتَمُّ لِغَد وَعَجِبْتُ مِنْ عَبْد لا یَدْرِی أنِّی راض عَنْهُ أوْ ساخِطٌ عَلَیْهِ وَهُوَ یَضْحَکُ.
اى احمد! از سه بنده خود تعجب میکنم: بندهاى که به نماز ایستاده و میداند که دستهاى خودرا به جانب چه کسى دراز کرده و در پیشگاه چه کسى ایستاده و در عین حال خواب آلود است.و تعجّب میکنم از بندهاى که روزىِ امروز خود را از سبزى مختصرى دارد ولى براى فردایش به فکر فرو رفته است.و تعجّب می کنم از بندهاى که نمیدانندآیا من از او راضى هستم یا بر او غضبناکم، ولى خندان است.






::: جمعه 90/12/5 ::: ساعت 10:10 صبح :::   توسط قاسم 
نظرات شما: نظر
داغ کن - کلوب دات کام