سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که ما را دوست بدارد، در روز قیامت همراه ماخواهد بود. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 

حدیث معراج

شهادت رئیس مذهب صادق آل محمد(علیه السلام)برمولا امام زمان(عج)ورهبر امام خامنه ای(مدظله العالی) وبرشیعیان آن حضرت تسلیت وتعزیت عرض می کنم

http://rasul4u.persiangig.com/image/Mazhabi/ya-jafare-sadegh.jpg





  • کلمات کلیدی :

  • ::: یکشنبه 92/6/10 ::: ساعت 12:15 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

     

    امام صادق از پدر گرامیش نقل می کند که فرمود:
    چهار طایفه هستند که در جهنم به خاطر عذاب شدیدشان اهل جهنم را اذیت و آزار می دهند، در جهنم از ماء حمیم می نوشند و صدای واویلایشان بلند می شود. بعضی از اهل دوزخ به بعضی دیگر می گویند: گناه اینان چیست که عذابشان اینقدر شدید است که ما را هم اذیت می کند؟
    یکی از این چهار طایفه : در تابوتی از آتش، معلق و آویزان است.
    طایفه دوم: امعاء و احشایشان روی زمین کشیده می شود.
    طایفه سوم: از دهانشان خون و چرک جاری است.
    طایفه چهارم: گوشت بدن خودش را می خورد.
    http://news.rapidgo.net/wp-content/uploads/2010/10/sadegh.jpg
    آنگاه اهل جهنم از فرشته عذابی که موکل بر اینان است می پرسند که: تقصیر و گناه طایفه اول چیست؟
    می گوید: این شخص وقتی مرد، حق الناس در گردنش بود که نه خودش ادا کرد و نه وصیت به ادا و وفای دین کرد.
    سپس می پرسند: گناه طایفه دوم چه بوده است که هم خودش در عذاب است و هم ما را اذیت می کند؟
    می گوید: او کسی است که از بول اجتناب نمی کرده که کجا بریزد و کجا ترشح کند.
    می پرسند: گناه طایفه سوم چیست؟
    می گوید: او کسی است که حرفهای بد و خبیث می زده و به مردم نسبتهای ناروا می داده.
    آنگاه می پرسند : طایفه چهارم چه گناهی کرده اند؟
    می گوید: آنان با غیبت و سخن چینی ، گوشت مردم را می خورده اند.

     





  • کلمات کلیدی : جهنم، غیبت، بول

  • ::: یکشنبه 92/6/10 ::: ساعت 12:1 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

    شهادت امام صادق (علیه السلام)که مصیبتش مارا به یاد درب وخیمه سوخته می اندازدبه ساحت مقدس مولایمان امام زمان (عج) ورهبرمان وشما شیعیان مذهب تشیع تسلیت وتعزیت دارم امید وارم که به حق این امام همام هرچه سریعتردرب بقیع بروی همه عاشقان اهلبیت گشوده شود.
     شب شهادت صادق آل‌پیامبر(علیه السلام)شبی که خورشید مدینه دانش، چهره فروزانِ اهل بیت و وارثِ علومِ رسالت، در ظلمتکده دورانِ منصور، به خونِ دل نشست.

    دلم هواى بقیع دارد و غم صادق                  عزا گرفته دل من ز ماتم صادق

    دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم          زنم به سینه که آمد محرم صادق

    زندگى امام صادق (ع) ابو عبد الله جعفر صادق ابن محمد باقر بن على بن حسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام

    حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز 17 ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر می باشد. کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی  کرد و با این ترتیب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید . بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار می باشد ، بهره مندی  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی  و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید . پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفری " را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت محمدی ( ص ) گردید . زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی  امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .


     




  • کلمات کلیدی : امام صادق(ع)، شهادت، سال 83

  • ::: شنبه 92/6/9 ::: ساعت 12:13 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

    آیا شیعه در قضیه ذبح اسماعیل(علیه السلام) معتقد به بداء و جهل در حق خداوند است؟

    جواب اجمالى:

    این که گفته مى شود شیعه در قضیه ذبح اسماعیل قائل به جهل خداوند است افترائى بیش نیست، چرا که اولاً این قول از عده اى از شیعیان منقول است. و ثانیاً بداء هیچ ارتباطى با جهل خداوند ندارد و معناى آن این است که ظاهر امر چنین نشان داده شده بود که حضرت ابراهیم مأمور به ذبح اسماعیل است و حضرت ابراهیم چنین اعتقادى پیدا کرده بود، ولى در واقع و نزد خداوند چنین امرى صورت نگرفته بود، به این معنا که امر دوام نداشته است و از ابتدا معدود به زمان خاصى بوده است.
    جواب تشریحى:

    در ابتدا ذکر این نکته ضرورى است که برخى بداء را که از اعتقادات شیعه است به جهل خداوند تفسیر کرده اند و روشن است که این تفسیرى نادرست و ناشى از بى اطلاعى نسبت به عقاید شیعیان است، چون هیچ یک از بزرگان شیعه، جهل در مورد خداوند را نمى پذیرند بلکه معتقدند، به طور مطلق عالِم به موجودات است (چه قبل از ایجاد و چه بعد از ایجاد و هم کلیات و هم به جزئیات...)([1])

    اعتقاد شیعه در مورد بداء در مقابل قول یهود است که مى گویند خداوند، عالَم را خلق نموده و امور آن را رها کرده، پس نمى تواند در آن تغییر وتصرفى انجام دهد.([2]) چنان که در قرآن آمده: (وقالت الیهود ید اللّه مغلولة)([3])

    «یهود مى گفتند دست خدا بسته است». بداء به اعتقاد شیعه به این معناست که خداوند هر چه بخواهد ایجاد مى کند و هر چه بخواهد از بین مى برد و هر چه را بخواهد جلو و یا به تأخیر مى اندازد.([4]) و خداوند قادر است به خاطر اعمال خوب و بدى که انسان انجام مى دهد، مسیر و سرنوشت او را تغییر دهد.([5])

    اما در مورد ذبح اسماعیل، که در ابتدا حضرت ابراهیم به ذبح کردن او مأمور شد، ولى بعداً این امر برداشته شد. مفسرین شیعه اقوالى را به عنوان احتمال ذکر کرده اند که به بیان آن مى پردازیم:

    1- بعضى از مفسرین مى گویند امر خداوند به ذبح اسماعیل یک نوع آزمایش الهى بوده است و خداوند مى خواسته حضرت ابراهیم را مورد آزمایش و ابتلاء قرار دهد و روشن است که در اوامر امتحانى اراده جدى، به اصل عمل تعلق نمى گیرد، بلکه هدف این است که روشن شود شخص مورد آزمایش تا چه اندازه آمادگى اطاعت از فرمان الهى را دارد،([6]) چنان که خداوند مى فرماید: (و إذ ابتلى ابراهیم ربه بکلمات فاتمّهن)([7]) «به خاطر آورید هنگامى که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود و او به خوبى از عهده این آزمایش ها برآمد» و روشن است که یکى از آزمایش ها، ذبح اسماعیل بوده است و در خود قرآن به آن تصریح شده است: (انّ هذا لهو البلاء المبین)([8]) «این (ذبح اسماعیل) مسلماً همان امتحان آشکار است» .

    2- عده دیگر قایل به بداء هستند به این معنى که خداوند در واقع به ذبح اسماعیل امر نمود ولى قبل از این که حضرت ابراهیم فرزندش را ذبح کند، این امر فسخ شد و امر از او برداشته شد.([9])

    3- قول دیگر این است که امر به مقدمات ذبح تعلق داشته نه به خود ذبح، به این معنا که حضرت ابراهیم در واقع امر شده بود که فرزند خود را بخواباند و بالاى سر او بنشیند و چاقو به دست گیرد و آن را نزدیک سر او ببرد.([10]) و آن حضرت هم این مقدمات را انجام داد ودلیل این که ذبح انجام نشد این بود که ذبح مأمورٌ به نبوده است.

    4- قول دیگر که قائلین کمى دارد این است که امر خداوند به خود ذبح تعلق داشته و آن حضرت هم اقدام به ذبح کرده ولى به خواست خداوند پوست و رگهاى بریده شده به حالت اول بر مى گشتند و ترمیم مى شدند.([11])

    از مطالب بیان شده نتیجه مى گیریم که اولا: در قضیه ذبح اسماعیل(علیه السلام) فقط بعضى از علماء و مفسرین قائل به بداء شده اند و بقیه، اقوال دیگرى را پذیرفته اند. و ثانیاً: عقیده شیعه در مورد بداء به هیچ وجه مستلزم جهل در مورد خداوند نیست بلکه به نحوى توسعه و قدرت خداوند است زیرا اولا معناى لغوى بداء عبارت است از: «ظهور چیزى که ظاهر نبوده».([12]) و ثانیاً آن چه که شیعه معتقد است معناى بداء است که قبلا بیان شد. هر چند اگر معناى لغوى بداء هم مراد باشد، لازمه آن نسبت دادن جهل به خداوند نیست چون خفایى که در معناى لغوى أخذ شده، خفاء نسبت به بندگان است نه نسبت به خداوند.

    والسلام

    [1]- ر،ک: کشف المراد، علامه حلى، الهیات، جعفر سبحانى، بحث علم خداوند.

    [2]- شیخ صدوق: التوحید، جامعه مدرسین، ص 335 .

    [3]- مائده: 64 .

    [4]- التوحید، همان .

    [5]- جعفر سبحانى، الهیات (المرکز العالمى للدراسات الاسلامى) ج 2، ص 325 .

    [6]- ناصر مکارم شیرازى: تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، ج 19، ص 121 (و از مفسرین اهل سنت، فخر رازى، تفسیر کبیر، دار احیاء التراث العربى، ج 26، ص 156) .

    [7]- بقره: 124 .

    [8]- صافات: 106 .

    [9]- علامه مجلسى: بحارالانوار (دار احیاء التراث العربى) ج 12، ص 139 .

    [10]- بحارالانوار: همان (مجلسى این قول را به بعضى از متکلمین امامیه و معتزله نسبت داده است) .

    [11]- تبیان، همان .

    [12]- مصباح المنیر: ذیل کلمه بدو .






    ::: چهارشنبه 92/5/23 ::: ساعت 6:56 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر

    خداوند در قضیه کشته شدن قبطى به دست حضرت موسى (ع) فرمودند: «هذا من عمل الشیطان، انه عدو مضل مبین» و حضرت موسى (ع) گفت: «رب انى ظلمت نفسى فاغفرلى» آیا این سخن دلیل بر عدم عصمت موسى (ع) نیست و آیا عصمت با ظلم از بین مى رود؟ و اگر کشتن قبطى به دست موسى از روى خطا بوده است، چگونه با عصمت سازگار است؟

    جواب اجمالى:

    پاسخ قسمت اول این است که مشار الیه «هذا» آن زد و خوردى است که دو مخاصم داشتند و تعبیر به «عمل شیطان» براى این است که شیطان باعث عداوت بین آن دو نفر شده است.
    اما قسمت دوم جوابش این است که اولا: موسى قصد کشتن قبطى را نداشت بلکه خطایى بوده است. ثانیا: جنبه دفاع از اسرائیلى داشت.
    جواب تفصیلى:

    در ابتداى جواب تذکر این نکته لازم است که طرح سؤال، درست به نظر نمى رسد و جمله «هذا من عمل الشیطان انه عدو مضل مبین([1])» قول حضرت موسى (ع) است که خدا در قرآن از او نقل قول مى کند و نه قول خداوند.
    سؤال از دو قسمت تشکیل شده است: قسمت اول اقرار حضرت موسى (ع) به ارتکاب خطا با تعبیر «هذا من عمل الشیطان»، و قسمت دوم: این که این کار ظلم است همان طور که خود حضرت به آن اعتراف نموده است با تعبیر «رب انى ظلمت نفسى فاغفرلى» و ظلم مخالف عصمت است.
    در پاسخ قسمت اول مى گوییم: مشار الیه «هذا» حضرت موسى(ع) نیست بلکه مشارالیه آن زد و خوردى است که دو مخاصم داشته اند که منجر به قتل قبطى شده است و با دخالت حضرت موسى، او گرفتار خطر سختى گردید.
    علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى فرماید: «لفظ (هذا) اشاره به آن کتک کارى است، که در میان آن دو مخاصم واقع شده، و منجر به مرگ آن قبطى شده بود واینکه آن را به نوعى نسبت به عمل شیطان نسبت داد و صریحاً نفرمود: (این عمل شیطانست) بلکه فرمود: (این از عمل شیطانست)... چون شیطان است که در میان آن دو عداوت و دشمنى افکنده و به کتک کارى یکدیگر وادارشان کرده است: پس در حقیقت جمله (هذا من عمل الشیطان) اظهار انزجار موسى (علیه السلام) است از آنچه واقع شد که آن دو نفر به جان هم افتادند([2])».
    در پاسخ قسمت دوم سؤال مى گوییم: بدون شک حضرت موسى قصد کشتن مرد فرعونى را نداشت و از آیه هاى بعدى نیز استفاده مى شود که این قتل عمدى نبوده است و به اصطلاح ترک اولى بوده است و این با عصمت حضرت موسى (ع) منافات ندارد([3]).
    علامه طباطبایى مى فرماید: «از همین تعبیر (فوکزه) استفاده مى شود که: قتل مزبور عمدى نبوده زیرا اگر عمدى بود به جاى (فوکزه) مى فرمود: (فقتله). و این عمل (کشتن قبطى) هر چند نا فرمانى موسى نسبت به خداى تعالى نبود; براى اینکه اولا خطایى بود نه عمدى، و ثانیاً جنبه دفاع از مرد اسرائیلى داشت و مرد کافر و ظالمى را از او دفع کرد([4])».
    و اما مطلب مغفرت از خداوند و اعتراف به ظلم، این ظلم اصطلاحى نیست که از گناهان محسوب شود و مغفرت معناى اصطلاحى نیست که آن گناه را ببخش، بلکه معنایش این است که نفس خودم را به خطر انداختم و از این جهت به نفس خود ستم کردم پس خدایا مرا از عواقب وخیم آن که شرّ فرعونیان است خلاص گردان.
    علامه طباطبایى مى فرماید: «این جمله (قال رب انى ظلمت نفسى فاغفرلى...) اعترافى از آن جناب نزد پروردگارش است به اینکه به نفس خود ستم کرده، چون نفس خود را به خطر انداخته بود... و گفته (فاغفرلى) معنایش مغفرت مصطلح و آمرزش گناه نیست، بلکه مراد از آن این است که خدایا اثر این عمل را خنثى کن، و مرا از عواقب وخیم آن خلاص گردان و از شر فرعون و درباریانش نجات بده... نظیر همان طلب مغفرتى است که قرآن از حضرت آدم (ع) و همسرش حکایت کرده و فرموده: (قال ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لکنونن من الخاسرین([5])).([6])». مخصوصاً اینکه حضرت موسى(ع) وقتى مأمور هدایت فرعون مى شود، مى گوید خداوند «فاخاف ان یقتلون» مى ترسم مرا بکشند. پس معلوم است که منظور از ظلم، ترس از قصاص از طرف فرعونیان بوده، نه عذب الهى.

    والسلام


    [1]- قصص/15.

    [2]- علامه محمد حسین طباطبایى، ترجمه تفسیر المیزان، ج16، مترجم سید محمد باقر موسوى همدانى (چاپ دفتر انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) ص23.

    [3]- ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج16، (ناشر دار الکتب الاسلامیة، تاریخ چاپ اردیبهشت 1363) ص44.

    [4]- محمد حسین طباطبایى، (پیشین)، ج16، ص23.

    [5]- اعراف/23.

    [6]- همان، ص24.





  • کلمات کلیدی : قصاص، علامه طباطبائی

  • ::: چهارشنبه 92/5/23 ::: ساعت 6:52 عصر :::   توسط قاسم 
    نظرات شما: نظر
    <      1   2   3   4   5   >>   >
    داغ کن - کلوب دات کام